با وجود یک شرکت رسانه ای ستاره ای، تیم دوستان عجیب رایان رینولدز و هیو جکمن گهگاه توهین آمیز و خنده دار است، اما عمل “شعار” است.
Deadpool and Wolverine – که باید دقیق تر آن را ددپول و یارانش Wolverine نامید – گاهی بسیار خنده دار است، گاهی اوقات کمی صاف، و آنقدر پر از بازگشت به سایر فیلم های X-Men و Marvel است که ممکن است سر شما منفجر شود، حتی نه به خوبی .
این فیلم با گرد هم آوردن ددپول عجیب رایان رینولدز و ولورین خشن و با پنجه فلزی هیو جکمن، آرزوهای طرفدارانی را برآورده میکند که عاشق این واقعیت ساده هستند که این فیلم طولانی مدت وجود دارد. شخصیتهای متضاد ددپول و ولورین طنز، جدیترین شخصیت مردان ایکس، تیمی از دوستان غیرمحتمل را ایجاد میکنند.
اما در اینجا، ددپول، یک ابرقهرمان بیاحترام که متوجه میشود ابرقهرمانان چقدر مضحک هستند، با گرافیک خیرهکننده و چندجهانیاش وارد دنیای سینمایی مارول یا MCU میشود. این تغییر هدف ددپول را شکست می دهد.
شخصیت ددپول همیشه متا بوده و هست. چشمک زدن به مخاطب و شکستن دیوار چهارم کار اوست. همچنین صورت آسیبدیدهاش، که زمانی آن را بهعنوان «فرشتههای پپرونی» توصیف کرد، زبان غیرقابل چاپ و تواناییاش برای التیام خود است، اما بیشتر به دوربین چشمک میزند.
هیچ کس هرگز در MCU چشمک نمی زند. و بیایید صادق باشیم: چندجهانی می تواند خسته کننده باشد. Deadpool (2016) و دنباله آن هرگز کسی را وادار نکرد که برای مرتب کردن اصطلاحات و ارجاعات به موتور جستجو مراجعه کند، کاری که Deadpool and the Wolverine در نهایت انجام می دهد.
رینولدز تقریباً به تنهایی این فیلم را کنار هم نگه می دارد، زیرا متا کمدی ددپول هرگز متوقف نمی شود. از سکانس آغازین، زمانی که او تصمیم می گیرد ثابت کند که ولورین، که قطعا مرده و در لوگان (2017) مرده و به خاک سپرده شده است، در واقع نمرده است. ددپول به رقصیدن روی قبر خود با بای بای بای از N Sync، یکی از آهنگهای پاپ متعددی میپردازد که لحن شادی را در سرتاسر آن ایجاد میکند. این همان صحنه مسخره ای است که فیلم های اولیه ددپول را سرگرم کننده کرده است.
ددپول همچنین، عمدتاً از طریق ارجاعات غیرقابل توضیح زیاد، به تماشاگران میگوید که نمیدانست پس از خرید فاکس توسط دیزنی، فیلم دیگری دریافت خواهد کرد یا نه، که با یک شوخی سر زبانها شروع میشود. به طور خلاصه، فرانچایز مردان ایکس که شامل فیلمهای ولورین و ددپول میشد، متعلق به فاکس قرن بیستم بود. دنیای سینمایی مارول دیزنی است. وقتی دیزنی در سال 2019 فاکس را خرید، نوعی نسخه استودیویی هالیوودی از خانواده ترکیبی را ایجاد کرد و ما اینجا هستیم.
چی توضیح می دهد، و ددپول نمی گوید، چرا بعداً به ولورین اشاره می کند و به تماشاگران گیج می گوید: «فاکس او را کشت. دیزنی آن را برگرداند. آنها او را مجبور می کنند تا 90 سالگی این کار را انجام دهد.» و این توضیح میدهد که چرا Deadpool and the Wolverine برای مخاطبانی که از قبل میدانند و مستعد دوست داشتن آن هستند، بسیار بهتر عمل میکند. وگرنه موفق باشی
ددپول و ولورین
کارگردان: شان لوی
بازیگران: رایان رینولدز، هیو جکمن، اما کورین، متیو مک فاین
مدت زمان: 2 ساعت و 8 دقیقه
مدتی طول می کشد تا ولورین ظاهر شود. ددپول در ظاهر غیرقهرمانی خود به عنوان وید ویلسون، اکنون خودروهای دست دوم می فروشد، اگرچه شغل رویایی او انتقام جویانه است. زندگی او و فیلم زمانی تغییر می کند که او به سازمان پراکندگی زمان کشیده می شود، سازمانی که جدول زمانی مختلف و نهادهای جایگزین را در MCU کنترل می کند. بازی متیو مک فادین در نقش پارادوکس آسان است، رئیس عاقلانه TVA که به ددپول اطلاع میدهد که خط زمانی دنیای او به آرامی در حال نابودی است و او به کمک او نیاز دارد تا سریع آن را نابود کند. به دلایل گیج کننده، ددپول در عوض ولورین را استخدام می کند تا به او کمک کند تا دنیایش را نجات دهد.
TVA می تواند شوم و گیج کننده باشد، اما راهی مناسب برای بازگرداندن مردم از مردگان است. ولورین در فیلم جدید همچنان لوگان است، اما تکراری متفاوت از جدول زمانی که قبلاً ندیده بودیم. کت و شلوار زرد و آبی او فوراً او را احمقانه تر از حد معمول نشان می دهد و به خوبی با لحن ددپول هماهنگ می شود. اما در حالی که جکمن همیشه کاریزماتیک است، شخصیت این ولورین جایگزین به ندرت فراتر از غرغر کردن در ددپول به زبانی بمبگذاری شده است و باعث ایجاد یک جفت دوست نامتعادل میشود.
آنها با هم به منظره ای بیابانی می رسند که ددپول به درستی آن را مکس دیوانه توصیف می کند. اما کورین در نقش کاساندرا نوا واقعاً ترسناک است که این مکان را اداره می کند، برزخی به نام Void که در آن طردشدگان برای پوسیدن فرستاده می شوند. ولورین او را “دختر کچل” می نامد زیرا او همزاد شرور چارلز خاویر (پاتریک استوارت در فیلم های مردان ایکس) است و همان سر تراشیده شده را دارد. او همچنین عادت وحشتناکی دارد که انگشتانش را به صورت کسی بچسباند تا افکار او را حس کند.
این سکانس طولانی و دارای مهر زمانی شامل بیشتر تماسهای دیگر فیلمها میشود. برخی از بسیاری از حضورهای کوتاه شگفتانگیز هستند. دیگران از جمله جنیفر گارنر در نقش الکترا قبلا شناخته شده بودند. چانینگ تیتوم ظاهر می شود و چه این شوخی را متوجه شوید یا نه، هر بار که دهانش را باز می کند خنده دار است. ددپول های جایگزینی وجود دارند، از جمله رینولدز در نقش مکمل که در واقع چهره او را می بینید. در میان بسیاری از بدلکاریهایی که پشت نقابها پنهان شدهاند، این یک آرامش است.
اما اکشنی که بیشتر فیلم را به خود اختصاص می دهد عبارت جذاب است. کارگردان شان لوی بیشتر به خاطر فرانچایز «شب در موزه» شهرت دارد و اکشن نقطه قوت او نیست. صحنههای زیادی از دویدن انبوه مردم به سمت یکدیگر وجود دارد که شمشیرهای ددپول و پنجههای ولورین به دشمنان خود و گاهی اوقات به یکدیگر ضربه میزنند. دعواها به اندازه تماشای بچه ها در زمین بازی پیچیده هستند و به شدت به حرکت آهسته تکیه می کنند، گویی فوراً باعث ایجاد تنش می شود.
رینولدز و جکمن به طرز ماهرانهای کمپین رسانهای ایجاد کردهاند که گاهی خندهدارتر از فیلم است، از جمله تبلیغات که در آن کت و شلوارهای قرمز و زرد آنها با بطری های سس کچاپ و خردل مقایسه می شود. این شعار اعلام می کند: “شما نمی توانید آن را ببینید.” در بهترین حالت، Deadpool and the Wolverine بسیار کنایه آمیز و سرگرم کننده است. به طور کلی متوسط است، اما مطمئناً پول کافی برای حفظ سس کچاپ و خردل به دهه 90 خواهد داشت.