نماد جاز آمریکایی با میراثی بحث برانگیز


Getty Images لوئیس آرمسترانگ در حال دمیدن در شیپور در مرکز تلویزیون بی بی سی (رنگی) (اعتبار: Getty Images)گتی ایماژ

با انتشار ضبط‌های زنده جدید بی‌بی‌سی که قبلاً هرگز دیده نشده‌اند، سؤالاتی درباره حرفه و شخصیت پیچیده و بحث‌برانگیز لوئیس آرمسترانگ باقی می‌ماند.

بیش از نیم قرن پس از مرگ لوئیس آرمسترانگ، طرفداران و منتقدان هنوز بر سر نام او بحث می کنند. بیان می شود لوئیس یا لویی?

به نوعی این دوگانگی مناسب است و نشان دهنده ابهام شخصیت و شخصیت آرمسترانگ است. موری کمپتون روزنامه نگار مشهور آن را خلاصه کرد به عنوان ترکیبی از «خالص و ارزان، دلقک و خالق، خدا و دلقک».

هشدار: این مقاله حاوی زبانی است که برخی ممکن است توهین آمیز بدانند.

در این ماه، با انتشار یک آلبوم زنده جدید، مطالب تازه ای به بحث های جاری در مورد جنجال های آرمسترانگ اضافه شد. این رکورد با عنوان لوئیس در لندن، هم نبوغ جاز و هم حماقت وودویلی آرمسترانگ را به نمایش می گذارد. همچنین به پیچیدگی های بحث برانگیزتر نگرش آرمسترانگ به نژادپرستی اشاره می کند.

Getty Images آلبوم جدیدی از ضبط‌های زنده که قبلاً شنیده نشده بود، لویی در لندن، این ماه منتشر شد (اعتبار: Getty Images)گتی ایماژ

آلبوم جدیدی از ضبط‌های زنده که قبلاً شنیده نشده بود، لویی در لندن، این ماه منتشر شد (اعتبار: گتی ایماژ)

ضبط‌های تازه منتشر شده در بی‌بی‌سی لندن در طول تور آرمسترانگ در بریتانیا در سال 1968 انجام شد. این دوره اوج محبوبیت او را رقم زد، که تنها چند هفته پس از اینکه What a Wonderful World در صدر جدول بریتانیا قرار گرفت، اتفاق افتاد. اما این پایان کار او نیز بود. پس از پایان تور، آرمسترانگ با مشکلات قلبی و کلیوی مواجه شد که هرگز نتوانست به طور کامل بهبود یابد.

آرمسترانگ بیمار پس از بازنشستگی به خانه‌اش در نیویورک، شروع به فهرست‌نویسی ضبط‌های زندگی‌اش کرد. او به خصوص به ضبط‌های بی‌بی‌سی علاقه داشت، آن‌ها را برای دیدار دوستانش پخش می‌کرد، برای هم گروه‌هایش کپی می‌کرد، و برچسبی را روی نسخه شخصی‌اش چسبانده بود که به نظر می‌رسد نشانه‌ای از قصد او بود: «برای طرفداران».

علیرغم علاقه آرمسترانگ به این اجراها، آنها تنها تا حدی پس از پخش اولیه خود منتشر شدند. این آلبوم که در این ماه منتشر شد، نسخه بسیار کامل‌تری از ضبط‌های بی‌بی‌سی را نشان می‌دهد و پنج آهنگ جدید را به آهنگ‌هایی که قبلا منتشر شده‌اند اضافه می‌کند. همچنین شامل یک نسخه جایگزین Hello, Dolly! به گفته ریکی ریکاردی، مدیر مجموعه های تحقیقاتی موزه خانه لوئیس آرمسترانگ، که “متفاوت، طولانی تر و بهتر” از نسخه قبلی است.

نمایش‌های لندن نشان می‌دهند که او هنوز هم در چنین اواخر زندگی می‌توانست با شاخ خود لحظات سوزش‌آوری را ارائه دهد – ریکی ریکاردی

ریکاردی، که به جمع آوری آلبوم کمک کرد، تئوری هایی در مورد اینکه چرا اجرای بی بی سی برای آرمسترانگ بسیار مهم بود، دارد. ریکاردی به بی بی سی می گوید: «همه چیز به زمینه مربوط می شود. اندکی پس از تور بریتانیا، بدن او سرانجام تسلیم شد. بنابراین فکر می‌کنم بخشی از او به این واقعیت که ممکن است دیگر هرگز روی صحنه برای طرفدارانش اجرا نکند، دلسرد شده بود.»

بنابراین ممکن است آرمسترانگ نمایش بی‌بی‌سی را به‌عنوان آخرین اجرای عالی خود – به قول ریکاردی – “یک آخرین هور” دیده باشد. ریکاردی با اشاره به مشکلات لب و دندانی که روی نواختن ترومپت آرمسترانگ با افزایش سن تأثیر گذاشت، می‌گوید: «حتی قبل از مشکلات جدی‌تر سلامتی او، کنسرت‌های زنده ممکن است کمی نامنظم باشد. اما نمایش‌های لندن نشان می‌دهد که او هنوز هم می‌توانست در چنین مرحله‌ای از زندگیش با شاخ خود لحظات سوزن‌آوری را ارائه دهد.»

عکس Getty Images آرمسترانگ در تمرین در سال 1960 - نسخه جدید هویت پیچیده آرمسترانگ به عنوان یک مجری را نشان می دهد (اعتبار: Getty Images)گتی ایماژ

تصویر آرمسترانگ در تمرین در سال 1960 – نسخه جدید هویت پیچیده آرمسترانگ به عنوان یک مجری را به تصویر می کشد (اعتبار: گتی ایماژ)

آرمسترانگ علاوه بر کیفیت نوازندگی‌اش، ممکن است به دلیل دیگری نیز ضبط‌های بی‌بی‌سی را خاص بداند. به نظر می‌رسید که آن‌ها کل حرفه‌ی او را خلاصه می‌کردند، با فهرستی مجموعه‌ای که هر دهه از زندگی اجرایی او را پوشش می‌داد.

اول، Ole Miss، یک ساز جاز است که آرمسترانگ از نوجوانی در دهه 1910 شروع به نواختن آن کرد. سپس Rockin' Chair، آهنگ جدیدی است که آرمسترانگ برای اولین بار در سال 1929 ضبط کرد. آهنگ‌های بیشتر در طول دهه‌ها: When It's Sleepy Time Down South اولین بار در سال 1931 ضبط شد، Blueberry Hill در سال 1949 و Mack the Knife در سال 1955 ضبط شد. با آهنگ های آرمسترانگ از دهه 1960، از جمله آهنگ امضای او چه دنیای شگفت انگیزی به پایان رسید.

یک پیشگام یا یک سرگرم کننده محبوب؟

لویی در لندن نه تنها دهه به دهه حرفه آرمسترانگ را شرح می دهد، بلکه شخصیت پیچیده او را به عنوان یک مجری نیز به تصویر می کشد.

در طول تور بریتانیا، منتقدان متعددی به تنش بین وضعیت آرمسترانگ به عنوان یک پیشگام جاز و تمایل او به شیطنت های دسته جمعی اشاره کردند. داور برای خالق ملودی ها مشاهده کرد، “تاکید بر آواز خواندن و دلقک زدن است، و طرفداران ترومپت لویی ممکن است ناامید شوند.” یکی از منتقدان تایمز با این موضوع موافقت کرد: “به عنوان یک اجرای نمایشی در کسب و کار نمایشی، عالی بود. از نقطه نظر جاز، کاملاً غیرقابل توجه بود.”

بیشتر دوران حرفه ای او در جنبش حقوق مدنی سپری شد، بنابراین او احتمالاً برای به تصویر کشیدن و دفاع از شخصیت اصلی خود، جوردانا الیزابت، فشار زیادی را احساس می کرد.

به نظر می‌رسد فهرست مجموعه‌های بی‌بی‌سی این را منعکس می‌کند. این شامل سازهای جازی بود، اما بیشتر به سمت کرایه های تجاری متمایل شد، مانند اجرای The Bare Necessities از کتاب جنگل دیزنی.

ریکاردی ادعا می کند که این ویژگی مدت هاست که در اجرای آرمسترانگ وجود داشته است. او می‌گوید: «این یک روایت نادرست است که آرمسترانگ در دهه 1920 یک هنرمند بود، اما سپس «فروخته شد» و تمام این وعده‌ها را هدر داد. او در دهه‌های 1920 و 1930 همه کارهایی را که به خاطر او مورد انتقاد قرار می‌گرفت، انجام می‌داد – خواندن آهنگ‌های پاپ، اجرای نمایش‌های برادوی و کمدی گسترده.

جردنا الیزابت، منتقد و نویسنده جاز معتقد است که انتقاد از نمایش آرمسترانگ با ورود او به صحنه جهانی مطرح شد. او به بی‌بی‌سی می‌گوید: «او در معرض روشنفکری جاز توسط برخی از منتقدان قرار گرفت که پارامترهای سختگیرانه‌ای را در مورد آنچه که فکر می‌کردند «هنر عالی» است، تحمیل کردند. “این از یک مقاومت اروپامحور در برابر آزادی فیزیکی روی صحنه نشات می گیرد – حرکات باسن، لبخندهای بزرگ روی صورت.”

گتی ایماژ آرمسترانگ در هتل ساوی لندن در سال 1968 - او ضبط های لندن خود را از بهترین کارهای خود می دانست (اعتبار: گتی ایماژ)گتی ایماژ

آرمسترانگ در هتل ساووی لندن در سال 1968 – او ضبط های لندن خود را از بهترین کارهای خود می دانست (عکس: Getty Images)

با این حال، الیزابت اعتراف می‌کند که شخصیت صحنه آرمسترانگ پیچیده‌تر بوده و به سنت مینسترلی آمریکایی بازمی‌گردد. برخی از عناصر اجرای آرمسترانگ شبیه بازی‌های معمولی بازیگران سفیدپوست در نمایش‌های مینسترل دیده می‌شد که از سال‌های 1800 تا 1910، اندکی پس از تولد او در سال 1901 اجرا می‌شد. این سنت در آمریکا در محافل کمتر قابل دسترس باقی مانده است. اما هنوز تا دهه 1960 رایج بود و کلیشه‌های خاصی را تحت تأثیر قرار می‌داد. او می‌افزاید: «همچنین، بیشتر دوران حرفه‌ای او در جنبش حقوق مدنی بود، بنابراین احتمالاً فشار زیادی را برای خودنمایی و دفاع از هویت اصلی خود احساس می‌کرد.»

این جنبه بحث برانگیزتر از اجرای آرمسترانگ در لیست مجموعه بی بی سی که با When It's Sleepy Time Down South شروع می شود، منعکس شده است. اگرچه این آهنگ در بین مخاطبان محبوب بود، اما به دلیل ارائه دیدگاهی ایده آل از جنوب آمریکا و استفاده از لقب نژادی “سیاه” بحث برانگیز بود. در دهه 1950، زمانی که جنبش حقوق مدنی در ایالات متحده در حال تقویت بود، معترضان حتی کپی های این آهنگ را سوزاندند.

در زمان ضبط بی‌بی‌سی، آرمسترانگ اصطلاح توهین‌آمیز را با «مردم» جایگزین کرده بود. اما اصرار او برای حفظ این آهنگ به عنوان افتتاحیه برنامه، همراه با لبخندش روی صحنه، انتقاد همسالانش را برانگیخت. شیپور دوم دیزی گیلسپی او را متهم کرد فروتنی عمو تام. مایلز دیویس معتقد بود که «شخصیت او توسط افراد سفیدپوستی شکل گرفته است که می‌خواستند سیاه‌پوستان با لبخند زدن و پریدن سرگرم شوند».

وقتی نیواورلئان قانونی را تصویب کرد که گروه‌ها را از اجرای عمومی منع می‌کرد، آرمسترانگ تقریباً یک دهه از بازگشت خودداری کرد – ریکی ریکاردی

آرمسترانگ این نقش را برعهده گرفت که طبیعتاً باعث تحقیر و واکنش شدید هنرمندان جاز در خط مقدم جنبش شد.

ریکاردو می افزاید که آرمسترانگ کمک های خود را در راستای حقوق مدنی به دور از کانون توجه انجام داد. ریکاردی می گوید: «او کمک های مالی زیادی به مارتین لوتر کینگ کرد. زمانی که نیواورلئان قانونی را تصویب کرد که گروه‌ها را از اجرای عمومی منع می‌کرد، آرمسترانگ تقریباً یک دهه از بازگشت خودداری کرد. او همچنین یکی از اولین هنرمندان آفریقایی-آمریکایی بود که در قراردادش قید شده بود که در هتل اجرا نخواهد کرد مگر اینکه بتواند در آنجا بماند.

آرمسترانگ همچنین مقداری تبلیغات در موسیقی انجام داد و آن را به بخشی از یک بسته سرگرمی لذت بخش تبدیل کرد. در ضبط‌های بی‌بی‌سی، او هرگز تنها راه نمی‌روی به «همه مادرانی که در ویتنام پسر دارند» تقدیم می‌کند. او قبلا این آهنگ را برای مخاطبان سیاهپوست جدا شده در ایالات متحده در همبستگی اجرا کرده بود. آرمسترانگ یکی از اجراها در جورجیا را اینگونه توصیف کرد:[most] چیزی که تا به حال دیده‌ام تاثیرگذار است.» در حالی که تماشاگران شروع به خواندن کردند. ما واقعاً به چیزی درون هر فرد ضربه می زنیم.”

یک میراث پیچیده؟

اما شاید بهترین بازتاب فلسفه او چه دنیای شگفت انگیزی است که به عنوان آهنگ ماقبل آخر در لویی در لندن عمل می کند. برخی از منتقدان سادگی پیام این آهنگ را در آن زمان رد کردند و نیویورک تایمز آن را یک “دروغ احساسی” خواند. اما آرمسترانگ چند سال بعد در مقدمه‌ای که به آهنگ اضافه شد، توضیح داد: «فکر می‌کنم دنیا بد نیست، بلکه این است که ما با آن چه می‌کنیم. و تنها چیزی که می‌گویم این است که اگر به آن فرصت می‌دادیم، جهان چقدر شگفت‌انگیز می‌شد.”

این نگرش در نهایت نظر برخی از منتقدان را جلب کرد. دیزی گیلسپی پس از مرگ آرمسترانگ اعتراف کرد: «من در مورد او اشتباه قضاوت کردم. “من شروع کردم به درک آنچه فکر می کنم [Armstrong’s] پوزخند در برابر نژادپرستی، امتناع مصمم او از اجازه دادن به هر چیزی، حتی عصبانیت از نژادپرستی، شادی را از زندگی او ربوده و لبخند فوق العاده اش را محو می کند.”

دیگران دوسوگرا باقی ماندند. حتی پس از مرگ آرمسترانگ، مایلز دیویس انتقاد خود را تکرار کرد. او در زندگی نامه خود نوشت: «از اینکه چطور باید برای عبور از سفیدپوستان خسته باید لبخند بزند متنفر بودم. اما با این حال، دیویس باید اعتراف می کرد که آرمسترانگ “درهای زیادی را برای افرادی مانند من باز کرد.”

Getty Images 55 سال پس از ضبط، میراث آرمسترانگ هنوز مورد بحث است (اعتبار: Getty Images)گتی ایماژ

پنجاه و پنج سال پس از ضبط، میراث آرمسترانگ هنوز مورد بحث است (اعتبار: گتی ایماژ)

علیرغم جنجال ها، الیزابت معتقد است که میراث آرمسترانگ امن است. او می گوید: «هیچ مقداری از انتقاد او را از حفظ جایگاهش در تاریخ جاز باز نمی دارد. او بسیار مورد علاقه و احترام بود و تا به امروز چنین است.

با گوش دادن به لویی اکنون در لندن، بیش از 55 سال پس از ضبط او، هر دو طرف داستان را می شنویم. آرمسترانگ نوازنده افسانه ای جاز در برخی از آهنگ ها ظاهر می شود. در مورد دیگران، او نقش یک سرگرم کننده محبوب را بر عهده می گیرد. به همین ترتیب، با فهرست آهنگ‌هایی که 50 سال از تاریخ ایالات متحده را در بر می‌گیرد، می‌توان به جایگاه آرمسترانگ به‌عنوان پیشگامی که موانع بی‌شماری را شکست داد، تصدیق کرد. اما می توان گرایش او به سرگردانی به قلمرویی را که می توان از نظر نژادی واپسگرایانه در نظر گرفت، هم اکنون و هم بعداً مشاهده کرد.

بنابراین در حالی که لوئیس در لندن به طرفداران فرصتی برای شنیدن آرمسترانگ برای آخرین بار – در آخرین اوج خود – می دهد، نمی تواند هیچ نتیجه قطعی در مورد پیچیدگی شخصیت و شخصیت او ارائه دهد. آنها حتی ممکن است با سکانس آلبوم، که در آن آهنگ سلام، دالی، نمادین باشد! و مامه یکی یکی آرمسترانگ نام خود را در هر دو آهنگ می خواند. اما در یک آهنگ خود را لوئیس و در آهنگی دیگر خود را لویی می نامد. و بنابراین بحث ادامه دارد.

Louis In London که توسط Verve Records در 12 جولای منتشر شد، به صورت وینیل، سی دی و دیجیتال در دسترس است.

دیدگاهتان را بنویسید