این مجموعه داستان کوتاه که توسط جیووانی باکا در دهه 1350 نوشته شده است، به گونهای به مسائل جنسی میپردازد که همچنان میتواند خوانندگان را سرخ کند – و اکنون الهامبخش یک کمدی نتفلیکس است.
سوال مسابقه: کدام اثر توسط V مقیم نیویورک مانند “شاید کثیف ترین کتاب بزرگ در قانون غرب”؟ آیا می تواند اولیس اثر جیمز جویس باشد؟ بالاخره آن رمان به خاطر فحاشی توقیف شد. ممکن است معشوقه لیدی چاترلی، همچنین ممنوع است؟ یا برای همیشه مشکل ساز است لالیتا? نه، نه و نه. حتی نزدیک نیست. درباره مجموعه داستان های کوتاهی که در قرن چهاردهم پس از مرگ سیاه نوشته شده اند، چطور؟ دکامرون که در اوایل دهه 1350 توسط جیوانی باکا به زبان ایتالیایی نوشته شده بود، رقبای خود را در سایه رها می کند. حتی در زبان ایتالیایی، جایی که یک کلمه است، اثر خود را به جای گذاشت لب (ممکن است بگوییم “به سبک بوکاچیو”) می تواند برای توصیف چیزی زشت یا مزخرف استفاده شود.
ما در یک لحظه به بدنامی باز خواهیم گشت، اما The Decameron چیزهای بیشتری برای توصیه به جز داستان های کثیف دارد. باکا بزرگترین کار خود را اینگونه معرفی می کند: «من قصد دارم صد داستان، یا افسانه، یا تمثیل، یا داستان، یا هر چه می خواهی نامشان را بگذارم، بگویم. در طول 10 روز، همانطور که مشاهده خواهد شد، یک گروه شریف متشکل از هفت خانم و سه جوان که در جریان طاعون اخیر دور هم جمع شده بودند، به آنها گفته شد.
طاعون، اگرچه بعد از فصل اول به ندرت ذکر شده است، اما پس زمینه دکامرون را تشکیل می دهد و لرزش عجیبی به اثر می بخشد. اولین نوشتههای او با جزییات بسیار وحشتناکی از بیماری فراگیر در فلورانس را توصیف میکند. بدن ها در خیابان ها پوسیده می شوند و وقتی نظم اجتماعی سرنگون می شود، هرج و مرج گسترده ای به وجود می آید. محدودیتهایی که مردان و زنان را در یک جدایی دقیق تنظیم شده نگه میداشتند، با فروپاشی خانوادهها از بین میروند. در بیرون، بدون هیچ مقام شهری برای حفظ صلح، باندهای خشن در شهر پرسه می زنند و غارت می کنند و فریاد می زنند. در حومه اطراف، حیوانات بدون چوپان چرا می کنند تا زمانی که در مزارع برداشت نشده پروار شوند.
چرا بسته طنین انداز است
این هرج و مرج ناگهانی است که سریال کمدی جدید نتفلیکس، دکامرون، نقطه شروع آن است. کاتلین جردن، خالق نمایش، با تأمل در همه گیری اخیرمان می گوید او می خواست بررسی کند که چگونه “در زمان بحران، شکاف بین دارندگان و نداشته ها بیشتر می شود.” اما در هرج و مرج فلورانس بوکاچیو، با سست شدن قوانین و سلسله مراتب، اردن همچنین امکان همسویی مجدد را بررسی می کند، با خدمتکارانی که خود را به عنوان معشوقه و اشراف خود به بردگی انداخته اند.
چیدمان نمایش مستقیماً از بوکاچیو گرفته شده است: 10 نجیب زاده جوان از وحشت فلورانس فرار می کنند تا از بدترین بیماری همه گیر در یک املاک روستایی جان سالم به در ببرند – دنیایی مجلل، سکسی و جایگزین که تا حدودی به دلیل وحشت های وجودی بیرون از دیوارهایش رخ می دهد.
با این حال، چیزی که سریال نتفلیکس کنار گذاشته است، در واقع گوشت دکامرون اصلی است. همانطور که مقدمه بوکاچیو مشخص می کند، کار او مجموعه ای از 100 داستان کوتاه است که با داستان این اشراف جوان که از اوقات فراغت خود لذت می برند، متحد شده است. هر روز، وقتی خورشید بالا میآید، آنها در سایه جمع میشوند تا داستانی را برای یکدیگر تعریف کنند و هر روز یکی از اعضای گروه به نوبت پادشاه یا ملکه میشود – عمدتاً صاحب مراسم – که اگر بخواهند میتوانند. ، یک موضوع را برای داستان روز تحمیل کنید: مثلاً روابط فاجعه بار یا همسرانی که به شوهران خود خیانت می کنند یا برعکس. بخشی از لذت دکامرون بوکاچیو، لایههای متفاوتی است که او در بازی نگه میدارد: ما آنها را تماشا میکنیم که قصه میگویند، همدیگر را میخندانند، سرخ میشوند، شکایت میکنند یا در ازای آن داستان دیگری تعریف میکنند.
اگر فکر می کنید همه اینها کمی شبیه چاسر به نظر می رسد داستان های کانتربریپس حق با شماست چاسر باید دکامرون را خوانده باشد – شاید هم خوانده باشد ملاقات کرد بوکاچا در سفری به ایتالیا است – و داستان هایی را قرض می گیرد و آنها را در دهان شخصیت هایش می گذارد. برای مثال، داستان ریو همان طرح داستانی را دارد که توسط یکی از اشراف جوان باکا در روز نهم بیان شده است. در همین حال، شکسپیر داستان دکامرون دیگری از هویت اشتباه جنسی را در نظر می گیرد – این بار زنی که مردی را در اتاق خواب تاریک فریب می دهد – و از آن به عنوان طرح داستان همه چیز خوب است که خوب به پایان می رسد استفاده می کند.
این «فرصت برابر» است.
یکی از چیزهایی که ممکن است یک بیننده مدرن را شگفت زده کند این است که چگونه بوکاچیو از تمایلات جنسی زنانه دوری نمی کند. اصل فرصت های برابر در اینجا اعمال می شود. در روز ششم، هنگامی که گروه پس از صرف شام مستقر می شوند، با غرش وحشتناکی که از آشپزخانه می آید، آنها را قطع می کند. دو خدمتکار، لیسیسکا و تیندارو – یک زن و یک مرد – مشاجره شدیدی دارند. موضوع: آیا زنان معمولا در روز عروسی باکره هستند؟ ما هرگز طرف بحث Tyndar را نمی دانیم، اما از لیچیسکا زیاد می شنویم: “من یک همسایه مجرد ندارم که هنگام ازدواج باکره بود”، او فریاد می زند، “و در مورد متاهل …” Liczyska زن اشرافی بدون سانسور در محل تلاقی، اما وقتی آلیس – ملکه آن روز گروه – بالاخره می تواند حرف را بزند، با حیله گری استدلال خدمتکاران را به آقایان گروه منتقل می کند: حق با کیست؟ مردان از جانبداری با لیچیسکا دریغ نمی کنند. – مگه بهت نگفتم؟ – می گوید آلیس.
به نظر می رسد هیچ کس به قدرت جنسیت زنانه شک نکرده است. برای مثال، داستانی را که یکی از مردان در روز سوم تعریف می کند، در نظر بگیرید. یک دهقان جوان خوش تیپ به نام مازتا برای نقش باغبان در صومعه ای درخواست می کند به این امید که این فرصت را به او بدهد تا با برخی از راهبه ها بخوابد. مازتا برای به دست آوردن شغل وانمود می کند که کر و لال است و فکر می کند که هیچ کس با حضور او مخالفت نمی کند اگر معتقد باشد که او نمی تواند با زنان جوان چت کند.
در عوض، او متوجه میشود که چون نمیتواند صحبت کند، همه راهبهها – و حتی مامان مافوق – شروع به پیشنهاد دادن به او میکنند تا سرانجام او خسته شود. او که مجبور می شود مخفی شود، آنچه را که در مورد صومعه می گذرد فاش می کند، و شکایت می کند که او فقط استقامت لازم برای مطابقت با اشتهای آنها را ندارد. داستان پایان خوشی دارد: ابیه ماستتو را تبلیغ میکند و برنامهای تنظیم میکند تا بتواند نیازهای صومعه را تا سنین پیری برآورده کند. اگر به دنبال اخلاق هستید، Boccacia به ندرت بهترین گزینه شماست.
البته این فقط راهبه ها نیستند که نمی توانند شهوات خود را کنترل کنند. قبل از تمام شدن روز سوم، یکی از خانم های گروه با داستان دیگری پاسخ داد، این بار در مورد یک راهبایی که “بسیار مقدس از هر جهت به جز زنان” بود. کاملاً یک هشدار! رندی ابوت دیوانه وار عاشق یک زیبایی محلی است، اما متأسفانه شوهر حسودش، فروندو، مراقب هر حرکت اوست.
سپس با کمک راهبان خود، راهب فروندو را به مواد مخدر می کشد و او را به سلولی در صومعه منتقل می کند. هنگامی که از خواب بیدار می شود، راهبان به او می گویند که او مرده و به مجازات حسادتش به برزخ رفته است. بیشتر سال را در آنجا نگه میدارند و او را کتک میزنند و سرزنش میکنند، در حالی که همسرش که تظاهر به عزاداری میکند، مخفیانه از ملاقاتهای منظم با ابی لذت میبرد. در نهایت راهبان به فروندو می گویند که تا زمانی که بهبود یابد می تواند به دنیای زندگان بازگردد. با آسودگی و پشیمانی – و باز هم تحت تاثیر قرص های خواب آور – به روستای خود باز می گردد و بقیه روزهایش را به عنوان شوهر ایده آل در آنجا می گذراند. همسرش به نوبه خود، دیگر هرگز به مرد دیگری نگاه نمی کند. با یک استثنا: «وقتی میتوانست این کار را به راحتی انجام دهد، همیشه خوشحال بود که وقت خود را با ابیت سپری میکرد، که بزرگترین نیازهای او را با چنین مهارت و کوششی برآورده میکرد».
با خواندن دکامرون – با راهبان شهوانی و راهبههای بدش – به سرعت مشخص میشود که بوکاچیو احترام کمی برای اقتدار مذهبی قائل است. این مورد از چشم کلیسا دور نماند. زمانی که واتیکان برای اولین بار آنها را تولید کرد فهرست کتاب های ممنوعه در سال 1559 دکامرون در آنجا ثبت شد. نه این که مردم را از خواندن باز دارد. در واقع، اعتراض عمومی نسبت به این تلاش برای سرکوب این اثر منجر به سازش شد: نسخه سانسور شده ای که صحنه های جنسی را حفظ می کرد، اما آنهایی را که مربوط به روحانیت بود بازنویسی می کرد و آنها را به عنوان افراد عادی عادی بازنویسی می کرد. خوشبختانه، این تغییرات به تعویق نیفتاد و ترجمه های مدرن از متن اصلی باکوس با شکوه بی احترامی پیروی می کنند.
وقتی چهار سال پیش همهگیری کووید-19 خودش را گرفت، متن خوشبینانه بوکاچیو درباره طاعون بسیار خشمگین شد و کتابفروشان به سادگی موجودی نداشتند. هر کس انگار داشت دکامرون را می خواند. سری جدید نتفلیکس بالاتر از این افزایش محبوبیت است، اما این اولین تلاش برای اقتباس از یک کلاسیک باکوس نیست. برخی دوست دارند فیلم پازولینی 1971، در سمت راست آزاد نگه داشته می شود تا از پورنوگرافی دور باشد. دیگران خیلی ندارند. اما بهترین راه برای تجربه انرژی دکامرون، لذت بردن از آن در صفحه است. نزدیک به هفت قرن پس از نوشتن آنها، این زمینی، لب افسانه ها هنوز هم این قدرت را دارند که لذت، آسایش و کمی شگفتی را به ارمغان بیاورند.
The Decameron در نتفلیکس در حال پخش است.