در حالی که اضطراب یکی از ناراحتکنندهترین احساسات ماست، عاقبت پیکسار نشان میدهد که چقدر میتواند ارزشمند باشد، و نه همیشه چیزی که باید “تعیب” شود.
هشدار: این مقاله حاوی اسپویلرهای Inside Out 2 است.
همانطور که طرفداران میدانند، این فیلم نگاهی مستقیم به زندگی درونی دختری به نام رایلی به بینندگان میدهد که احساساتش به عنوان شخصیتهای عجیب و غریب در مقر ذهنش تجسم مییابد. رایلی اکنون 13 ساله است و شادی، ترس، غم، خشم و انزجار با اضطراب، سردرگمی و اشتیاق همراه شده است.
به زودی، یک زنگ هشدار دفتر مرکزی را اشغال می کند و رایلی جوی (ایمی پولر) و گروهش را همراه با عمیق ترین اسرار رایلی به “حافظه حافظه” تبعید می کند. آنها باید راه خود را به مقر بازگردند و رایلی را در حالی که در تلاش است تا با ناهنجاری های اجتماعی کمپ هاکی کنار بیاید، به سلامت بازگردند.
خوشم می آید سلف اوفیلمنامه فیلم بود توسط مشاوران تحصیلی اطلاع رسانی شده است، که مطمئن شد ماهیت چند وجهی احساسات ما را به دقت نشان می دهد – و این بدون شک بخش بزرگی از جذابیت آن برای بزرگسالان و کودکان است. همه ما می توانیم با طوفان احساساتی که رایلی در حال عبور از آن است ارتباط برقرار کنیم و یاد بگیریم که به خاطر نقشی که در زندگی ما دارند از آنها قدردانی کنیم.
بدون شک اضطراب یکی از ناراحت کننده ترین احساسات ماست. علائم فیزیکی – تپش قلب، تنگی نفس، تنش عضلانی – میتواند باعث شود که احساس کنیم دیگر کنترل بدن خود را در دست نداریم و جریان هوشیاری ما میتواند به یک آبشار از افکار بدترین حالت فرو رود. با این حال، همانطور که فیلم نشان میدهد، اضطراب هدفی دارد: این اطمینان را میدهد که ما به چیزهایی که برایمان اهمیت دارند توجه کنیم. حتی زمانی که در خطر فیزیکی قرار نداریم، میتواند ما را در مورد موقعیتهایی که برای عزت نفس و شادی آینده ما مهم هستند، آگاه کند و ما را ترغیب به عمل کند.
ضد قهرمان کامل
برای فیلم انیمیشن اضطراب، رایلی (با بازی مایا هاوک) ضدقهرمان عالی است. یک مو قرمز پرانرژی با لبخند دندان شکافی که مشتاق خوشحال کردن است و دیوانه وار تمام تهدیدهای احتمالی را برای عزت نفس رایلی ترسیم می کند. هرچه نقشه های او بیشتر نتیجه معکوس داشته باشد، مستبدتر می شود – رایلی را مجبور می کند تا دوستان قدیمی خود را رها کند و بی رحمانه در تیم هاکی دبیرستان جای بگیرد. او شروع به باور می کند که اگر در این ماموریت موفق نشود، هیچ کس او را دوست نخواهد داشت. این نتیجه معکوس دارد: او شروع به دوری از دوستان فعلی خود می کند و در نهایت خود را تحت فشار زیادی قرار می دهد که شروع به تجربه یک حمله پانیک می کند. مطمئناً، همه ما آنجا بودهایم – در یک چرخه معیوب از نگرانی و شک و تردید به خود گرفتار شدهایم، جایی که فکر میکنیم تمام جهان ما به دلیل یک ناامیدی یا شکست به هم میریزد.
با این حال، حتی زمانی که او بدترین عملکرد خود را دارد، می دانیم که اضطراب به سلامت رایلی اهمیت می دهد. ویرانی که او در ذهن رایلی ایجاد می کند – از جمله دزدیدن “احساس خود” او – همه نتیجه تلاش های نادرست برای اطمینان از اینکه رایلی در آینده ایمن و دوست داشته خواهد شد است. او با گریه می گوید: “من فقط سعی می کردم از او محافظت کنم.”
چگونه اضطراب به شما کمک می کند
در زندگی واقعی، فراموش کردن این واقعیت که اضطراب به دلایلی وجود دارد آسان است – و به نظر می رسد یادآوری این فواید برای رفاه ما مفید است. در نظر بگیریم مطالعه سالانه پزشکان و معلمان در آلمان. کسانی که اضطراب را منبع انرژی میدانستند – موافقت با جملاتی مانند «احساس اضطراب در مورد یک موقعیت در محل کار، من را در حل مشکلات فعالتر میکند» – در پایان سال کمتر از کسانی که از خستگی عاطفی رنج میبرند، رنج میبرند. به نظر می رسد مانند نشانه ای از ضعف یا تهدیدی برای شغل شما است.
یکی دیگر آزمایش کردن دانشجویان آمریکایی را که در آزمونهای تحصیلات تکمیلی شرکت میکنند، که بخشی از پذیرش دانشگاهها برای مقاطع تحصیلات تکمیلی است، استخدام کرد. قبل از آزمون آزمایشی، متن کوتاهی به برخی از شرکت کنندگان ارائه شد که به آنها یادآوری می کرد که گاهی اوقات اضطراب می تواند برای عملکرد تحصیلی مفید باشد. “این بدان معناست که اگر در مورد شرکت در آزمون GRE امروز احساس اضطراب می کنید، نباید احساس اضطراب کنید. اگر احساس اضطراب می کنید، فقط به خود یادآوری کنید که هیجان شما می تواند به شما کمک کند تا خوب انجام دهید.”
آنها متعاقباً در امتحان آزمایشی و امتحان واقعی بهتر عمل کردند، به ویژه بهبود بخش ریاضی، منطقه ای که به احتمال زیاد باعث ایجاد اضطراب در آنها می شود. دانشمندان این تغییر ذهنی را “ارزیابی مجدد” می نامند و خاطرنشان می کنند که این روشی است برای “تبدیل گره های شکم به قوس”، احساسی که شایسته شادی سعادتمند است.
دلایل احتمالی زیادی وجود دارد که ممکن است این اتفاق بیفتد، اما یک توضیح ساده این است که دیدگاه منفی نسبت به اضطراب تنها دلایل بیشتری برای نگرانی اضافه می کند. وقتی احساس می کنیم اعصابمان بالا می رود، شروع به این باور می کنیم که این خود نشانه ای از شکست قریب الوقوع است. وقتی اضطراب را یک پاسخ طبیعی و سالم می بینیم، این بار اضافی را از ما رها می کند.
همانطور که Inside Out 2 به ما می آموزد، ما باید مراقب باشیم که اجازه ندهیم اضطراب از “تفکر فاجعه آمیز“تصور زنجیرههای بیپایان رویدادهای منفی. تفکر فاجعهآمیز اغلب با حالتهای تعمیمیافته همراه با احساس اعتماد به نفس شدید همراه است. هیچ مدرکی وجود ندارد که یک رویداد (رایلی هیچ دوستی ندارد) ناگزیر به دنبال رویداد دیگر (او نمیتواند تیمی بسازد) وجود ندارد. – اما این همان است که او معتقد بود، در یکی از صحنه های مورد علاقه من از فیلم، جوی سعی می کند رایلی را با اشاره به تمام نتایج مثبتی که ممکن است رخ دهد، که به همان اندازه محتمل (یا بعید) هستند، از عادت خارج کند. بدترین شکل قضیه.
در زندگی واقعی، شیوه هایی مانند درمان شناختی رفتاری به ما می آموزد که باورهای بیش از حد تعمیم یافته را بشناسیم و شواهد پشت آن را زیر سوال ببریم. آیا واقعا دلیل خوبی داریم که فکر کنیم بدترین کابوس هایمان در شرف آشکار شدن هستند؟ یا همان طور که جوی اشاره می کند این فقط یکی از بسیاری از احتمالات است؟ آیا میتوانیم، مانند جوی، به دنبال راههای کمتر ترسناک برای مشاهده وضعیت و نتایج آن باشیم؟
در پایان اضطراب، رایلی آموخته است که با سایر احساسات خود در تعادل کار کند: او می تواند به رایلی کمک کند تا برای آینده آماده شود بدون اینکه او را همیشه در حالت آماده باش نگه دارد. کودکان یا بزرگسالان، بسیاری از ما مطمئناً میتوانیم همین درس را بیاموزیم تا از زندگی واقعیتر و رضایتبخشتر لذت ببریم.
دیوید رابسون نویسنده علمی و نویسنده کتاب برنده جایزه است قوانین ارتباطاتکه به بررسی 13 استراتژی مبتنی بر علم برای تغییر زندگی اجتماعی شما می پردازد که توسط Canongate (بریتانیا و کشورهای مشترک المنافع)/Pegasus (ایالات متحده و کانادا) منتشر شده است. او اینجاست @d_a_robson روی X و @davidarobson در اینستاگرام و تاپیک ها