Industry is a Gen-Z Succession که در دنیای سخت مالی بریتانیا می گذرد، به همان اندازه بی رحمانه و جذاب است – به همین دلیل است که شایسته حضور در رادار شماست.
آیا کسی به دلایل نوع دوستانه وارد دنیای امور مالی بالا می شود؟ ها! این یک ایده مضحک در صنعت، بدبینانه ترین برنامه تلویزیونی است. تا حد زیادی به لطف این بدبینی، او همچنین یکی از بهترین هاست. این سریال درباره متخصصان جوان در شعبه لندن در Pierpoint، یک بانک سرمایه گذاری بزرگ، بی رحمانه ماهیت بی رحمانه تجارت آنها و رقابت شخصیت های آن را افشا می کند، که وقتی صحبت از خیریه به میان می آید، با چالش های اخلاقی روبرو می شوند. به صراحت بگوییم، آنها مارهای بسیار جذابی هستند که در فضای تجارت پرتنش و زندگی ممتازی که به وسیله رابطه جنسی و مواد مخدر دامن می زند، یکدیگر را می لغزند و می فروشند. تماشای آن سرگرم کننده و بسیار سرگرم کننده است.
یک صحنه در قسمت سوم جدید، ماهیت نمایش را به تصویر می کشد. یاسمین (ماریسا آبلا)، وارثی که در پیرپوینت کار میکند، با رئیسش اریک (کن لیونگ) کوکائین میفروشد که بدیهی است به دلایل زیادی ایده بدی است. یاسمین با صراحت در مورد هارپر (مایکل) – دوست یاسمین و مردی که قبل از اخراج اریک در پایان سری آخر، مربی او بود – می گوید: “فکر می کنم هارپر در عمق وجودش آدم خوبی است.” اریک پاسخ می دهد: “فکر نمی کنم او باشد.” آنها قطعاً بالا هستند زیرا ناظران صنعت می دانند که این سؤال بی معنی است – محاسبات هیچ کس در این نمایش شامل خوب یا بد نیست. این بدان معنا نیست که شخصیت های او دوست داشتنی نیستند. در طول دو فصل، ما دیدیم که آنها چقدر از نظر روحی آسیب دیده اند، که خیانت ها و دستکاری های آنها را توجیه نمی کند، اما به ما این حق را می دهد که آنها را ریشه یابی کنیم. کمتر نمایشی توانسته است ما را شبیه افرادی کند که رفتارهای ناخوشایندی دارند.
پیشینه هایی وجود دارد. این صنعت اغلب با تداومبا معاملات تجاری پرمخاطره و شخصیت های خونسرد و به رضایت، پر از جنس Z و مواد مخدر است. محیط اداری فوقالعاده سرد و نخبه نمایش با تاریکی Euphoria فاصله زیادی دارد. و دارای ترکیبی از نژادها و طبقات اجتماعی است که جانشینی ندارد. هارپر یک آمریکایی سیاهپوست و طبقه متوسط است، در حالی که رابرت (هری لوتی) یک دانشجوی سفیدپوست از طبقه کارگر بریتانیایی بورسیه است که سعی میکند در Pierpoint جا بیفتد. پسزمینههای آنها گهگاه در تلاش برای حرکت به سمت بالا، آنها را آزار میدهد، که موضوعی بسیار قابل ربط است.
به دلایل واضح، سریال کمی ضعیف بود. یک داستان در مورد امور مالی می تواند خسته کننده یا ترسناک به نظر برسد. صنعت هیچ کدام نیست. مسائل شخصی داستان را هدایت می کند و طرح ها آنقدر واضح هستند که نیازی به درک اصطلاحات مالی که معامله گران می گویند وجود ندارد.
در قسمتهای جدید، صنعت جسورانهتر از همیشه است و برداشتی کاملاً جدید از محیطزیست از همه موضوعات غیرمحتمل ارائه میدهد. کیت هرینگتون، یکی از بازیگران معروف، نقش لرد هنری مک را بازی میکند، که گاهی اوقات کمی یک خوک جنسیتی است، اما همچنین فوقالعاده ثروتمند و جذاب. او یک شرکت انرژی سبز به نام Lumi ایجاد کرد که Pierpoint آن را از طریق IPO عمومی می کند. مهمتر از آن، خط داستانی این مسئله اساسی را مطرح می کند که آیا خیر عمومی و پول درآوردن می توانند با هم وجود داشته باشند. هنری مهربان می گوید که هر دو چیز ممکن است درست باشد. اطرافیانش شکاک ترند. ناظران مالی و رقبا این سوال را مطرح میکنند که آیا هر شرکت سبز میتواند از نظر مالی قابل دوام باشد یا خیر. اریک افرادی را که پشت چنین کمپینهایی قرار دارند، میگوید “فقط یک دسته از عوامل محیطی”. موضوعات مربوط به تغییرات آب و هوا و حفاظت از محیط زیست معمولاً مانند هشدارهای وحشتناکی در صفحه نمایش به نظر می رسد، اما به شیوه بدبینانه معمول خود، صنعت جرأت می کند هر گونه فرضی آسان را مختل کند.
همانطور که قبلاً در تریلر نشان داده شد، یک اتهام جنسی بین هنری و یاسمین وجود دارد که ممکن است عمیق تر باشد یا نباشد. در صنعت، گاهی اوقات سکس فقط سرگرمی است و گاهی کالایی است که می توان آن را مانند هر سهام دیگری معامله کرد. اما عاشقانه واقعی مستثنی نیست. رابرت سال ها دلتنگ یاسمین بود و او به عنوان یک دوست وفادار به او اعتماد کرد که از معاشقه با او نیز لذت می برد. این فصل یک عاشقانه احتمالی یا حداقل ارتباط بین آنها را نشان می دهد که در نهایت توسط هنری پیچیده شد. او ویژگیهای خود را دارد، اما بهعنوان هرینگتون، او همچنین ایدهای از یک شاهزاده جذاب است که با لبخندی فریبنده و انبوهی از عمارتها کامل میشود، و لایهای از شیک بودن را به این نمایش درباره پول و قدرت اضافه میکند.
شخصیت های بازگشته هنوز خودشان هستند، اما تا حد زیادی. هارپر در شرکت جدید به رقیب بی پروا Pierpoint تبدیل می شود. شاید او همیشه یک مار بوده است، شاید آن را از اریک یاد گرفته است. او هنوز در Pierpoint است و به طرز وحشتناکی به هر کسی که سر راهش می ایستد گاز می زند و خیانت می کند.
اما یاسمین و رابرت اکنون در کانون توجه این برنامه هستند. مشکلات با پدر و مادرش شدید است. ما ابتدا یاسمین را در قایق تفریحی پدرش به نام لیدی یاسمین می بینیم، جایی که همه چیز به سرعت آسیب زا می شود. راب در لندن به همراه زن جوانی از پیرپوینت از رختخواب بیرون می آید تا نیکول (سارا پریش)، زن مسن ثروتمندی را که مورد آزار جنسی قرار گرفته است، ملاقات کند. یاسمین و رابرت تصمیمات وحشتناکی می گیرند، اما اتفاقاً دوست داشتنی ترین افراد نیز هستند. هیچ کس قلب طلایی در این صنعت ندارد، اما به نظر می رسد که این دو اغلب توسط بازیکنان دستکاری و باهوش تر فریبنده می شوند. در پایان فصل ممکن است دل بیننده برای هر دوی آنها بشکند.
بوی احساسات در داستان یاسمین رابرت، که حکایت از هزینه بالای جاه طلبی بی رحمانه دارد، در سریال هایی با نگاه بی رحمانه اش به جامعه نادر است. برای مثال، قسمتهای جدید نشان میدهد که چگونه کلیشههای جنسیتی همچنان ادامه دارند. اریک، بدترین معلم تاریخ، رابرت را وادار می کند که فریاد بزند: “من یک مرد هستم و من بی رحم هستم!” ایده او از صحبت های پپ ریشا (ساگار رادیا)، همکار شدید آنها در پیرپوینت، یک مشکل بزرگ قمار دارد. همسرش بر سر او فریاد می زند: “می دانی مرد بودن چگونه است؟” او 100 سال سن ندارد، که به نظر یک اتهام عجیب از سوی یک زن جوان است، اما با فرضیات جنسی سمی که به نظر می رسد هرگز در دنیای صنعت ظاهر نمی شود، مطابقت دارد.
در آخرین حرکت جسورانه، به نظر میرسد که The Industry خط داستانی خود را منفجر میکند و همه شخصیتها با تغییرات شدیدی روبرو هستند که برای ادامه سریال باید بازسازی شود. یکی از تهیه کنندگان اجرایی اخیرا در این باره گفته است گریفین او به فصول بیشتری امیدوار است. HBO صحبت نمی کند. ما مانده ایم تا بفهمیم چگونه قطعات این مجموعه انفجاری و اعتیادآور را که به خودی خود یک بازی سرگرم کننده است، کنار هم قرار دهیم.
فصل سوم The Industry از 11 آگوست برای پخش از HBO در ایالات متحده در دسترس خواهد بود.