چگونه “مشهورترین” هنرمند ژاپنی و دیگران زیبایی شناسی معروف “کاوائی” این کشور را زیر سوال می برند تا دنیایی را که در آن زندگی می کنیم زیر سوال ببرند.
بیش از یک هزار سال پیش، ملکه ژاپن فوجیوارا-نو تیشی به یکی از بانوان دربار خود، سی شوناگون، یک بسته کاغذ نازک داد. سی، که از خانواده ای نویسنده بود، از این صفحات برای ثبت مشاهدات زندگی روزمره خود در مجموعه ای که اکنون با نام کتاب بالش (1002) شناخته می شود، استفاده کرد. در یک بخش، سی فهرستی از چیزهای «جادویی» یا «اتسوکوشی» نوشت، از جوجه گنجشک که «پریدن» گرفته تا بچه «چسبیده به کسی که آن را برداشت» و فقط «همه چیز کوچک».
در حالی که این کتاب اکنون به عنوان پنجره ای به دانش ژاپنی دوره هیان (794-1185 پس از میلاد) دیده می شود، ایده سی در مورد اینکه اوتسوکوشی چیست، هنوز هم در بین مردم امروز طنین انداز است و یکی از اولین نمونه های ژاپنی “کاوائی” محسوب می شود. فرهنگ، اگرچه اصطلاح “کاوائی” که به “ناز” ترجمه می شود، در آن زمان بخشی از فرهنگ لغت کشور نبود. جاشوا پل دیل، پروفسور مستقر در توکیو، که متخصص مطالعات زیبا در دانشگاه چوئو است، میگوید: «همه موارد موجود در این فهرست همان چیزی است که ما امروز آن را زیبا میدانیم، که جای تعجب دارد، زیرا 1000 سال پیش در ژاپن، جامعه بسیار متفاوت بود. “در نهایت این یک مستند بسیار کاملتر از زیبایی شناسی بامزه ای است که قبل از کلمه ناز وجود داشته است.”
Kawaii، همانطور که ما آن را امروز می شناسیم، در حدود دهه 1970 در ژاپن شروع شد و از آن زمان به یک پدیده مشهور جهانی تبدیل شده است، که در سراسر جهان به دلیل زیبایی رنگارنگ و کودکانه اش، حضور در مد، هنر (به ویژه انبه) و سوغاتی های روزمره شناخته شده است. اما با گسترش این روند، موجی از هنرمندان معاصر در کشور از جنبه های ناز برای خلق نقاشی هایی استفاده کردند که جنبه های مختلف جامعه را بررسی می کند یا با آسیب های شخصی، ملی یا جهانی دست و پنجه نرم می کند. دکتر مگان کاترین رز، جامعهشناس فرهنگی در دانشگاه نیو ساوت ولز در سیدنی، میگوید: طیف وسیعی از مقولههای ترکیبی وجود دارد که زیباییشناسی زیبا را آزمایش میکنند و آن را مختل میکنند، و خاطرنشان میکند که این آثار هنری پیچیده از لحاظ احساسی اغلب «بهظاهر» را گرد هم میآورند. عبارات متفاوت، برای صدا دادن به ناهماهنگی هایی که در زندگی روزمره به وجود می آیند.”
یکی از رایجترین نمونههای این گونه نقاشیها، چاقو در پشت (2000) اثر هنرمند ژاپنی یوشیتومو نارا است که به قیمت کمتری فروخته شد. 25 میلیون دلار در ساتبی در هنگ کنگ در سال 2019. لانه توصیف شد به عنوان “شاید مشهورترین هنرمند معاصر ژاپنی”. این نقاشی یکی از قابل تشخیصترین پرترههای نورا را به نمایش میگذارد، یک دختر کوچک چشم نواز با موهای قهوهای کوتاه که لباسی قرمز بر تن دارد و اخمهای تقریباً خطرناکی دارد. این اثر بخشی از مجموعه گسترده ای از آثار مشابه است که توسط نارا در چندین دهه تولید شده است. ایوان کوهن، مورخ هنر در سال 2020 نوشت: «دختر نارا یک شخصیت متضاد است. ، و شوخ طبعی “.
بیان احساسات
به گفته نارا، او در روز افتتاحیه یوشیتاما نارا به بیبیسی گفت، اگرچه ممکن است هنگام نگاه کردن به آثارش آشکار نباشد، اما دائماً تحت تأثیر “چیزهایی که ربطی به هنر ندارند” است. در گوگنهایم بیلبائو، اسپانیا، تا نوامبر در عوض، نارا در تلاشهای خود الهامبخش میشود، «مانند بازدید از اردوگاههای پناهندگان سوری یا افغانستان»، او توضیح میدهد که در دهه 1990 حدود 120 نقاشی در سال میسازد و از تمرین خود برای بیان احساسات استفاده میکند به کلمات “من با خاطراتی از احساسات و عواطف دوران کودکی ام شروع کردم، اما به تدریج شروع کردم به جستجوی بیشتر، یادگیری در مورد جامعه و سفر به مکان های مختلف.”
اگرچه نارا میگوید تجربه رشد او مثبت بوده است، اما کار او عمدتاً از انزوایی که درست پس از جنگ جهانی دوم در هیروساکی به دنیا آمد، الهام گرفته است پایگاه نیروی هوایی. دو خواهر و برادرش هفت و نه سال از او بزرگتر بودند، و به گفته کان، به دلیل “تغییرات سریع اجتماعی و اقتصادی” در ژاپن در آن زمان، هر دوی والدینش مشاغل سختی را انجام می دادند، بنابراین نارا اغلب در خانه تنها می ماند. کوهن توضیح می دهد: «بزرگ شدن به عنوان یک کودک پس از جنگ در لبه جغرافیایی هانشو، جزیره اصلی ژاپن، حس خود را در او شکل داد. دیل می افزاید: “هنرمندان عاشق مجموعه هستند. آنها معمولاً نمی خواهند احساسات ساده را در افراد تحریک کنند. بله. [Nara] کاوایی را که در همه جای ژاپن شناور بود گرفت و موارد دیگر را اضافه کرد [emotions] او دارد “.
هنر شکل گرفته توسط تجربه پس از جنگ نیز با جنبش Superflat در ژاپن مرتبط بود، اصطلاحی که توسط مشهور ابداع شد. هنرمند تاکاشی موراکامی در اواخر دهه 90 موراکامی از Superflat برای توصیف موجی از هنرمندانی استفاده کرد که هنرهای بالا و پایین را با هم ترکیب میکردند، بهویژه آثاری که نقوش کاوائی و مانگا را در ژاپن پس از جنگ رایج کردند. موراکامی گفت: “جنگ جهانی دوم همیشه موضوع من بوده است – من همیشه به این فکر کرده ام که فرهنگ پس از جنگ چگونه بهبود یافته است.” نیویورک تایمز در سال 2014. تانگ تانگ بو موراکامی – در تماس (2014) شامل دو نسخه شوم به نظر می رسد شخصیت معروف این هنرمند، آقای داب، یک شخصیت به سبک میکی موس با دندان های تیز. در کار تانگ تانگ بو، قهرمان تقریباً به طور کامل به دو موجود هیولا با چشمان مست و دندان های کوهی تیره تبدیل شده است که ظاهراً موجودات دیگری در میان آنها زندگی می کنند.
به گفته موراکامی، Tan Tan Bo – In Communication در پاسخ به زلزله بزرگ توهوکو و سونامی سال 2011 ساخته شد که متعاقباً منجر به حادثه هسته ای فوکوشیما شد. هیروکی یاماموتو، پژوهشگر فرهنگی، کیوریتور فعلی ژاپن، میگوید برای بسیاری از هنرمندان آن کشور، این دوره لحظهای کلیدی در کارشان بود، زیرا «فرصتی برای هنرمندان ژاپنی فراهم کرد تا پتانسیلهای اجتماعی و بهبودبخش هنر را در نظر بگیرند». پاویون در پانزدهمین بینال گوانگجو. “در نتیجه، در طول دهه 2010، هنرمندان عمدتاً جوان معاصر ژاپنی آثاری تولید کردند که تاریخ (عمدتاً فراموش شده) امپریالیسم ژاپن و حکومت استعماری در طول جنگ جهانی دوم و همچنین “میراث” را که این تاریخ در این تاریخ به وجود آورده است را به طور انتقادی بررسی می کند. حال حاضر روز ژاپن».
آیا تاکانا، یکی از برجسته ترین هنرمندان جنبش Superflat، اشاره می کند که قبل از فوکوشیما، آثار او “واقعا کوچک” بودند. اما او با دیدن ژاپن فراتر از شهرها، آثاری خلق می کند که «واقعاً بی پایان و غنی هستند». نقاشی او در سال 2015، کهکشان درون، که در ارائه شد ناز، نمایشگاهی درباره ناز و فرهنگ مدرن که در اوایل سال جاری در سامرست هاوس لندن به نمایش درآمد، زنان جوان آندروژنی با چشمان گشاد را به تصویر می کشد که در فضا در میان سیارات و موجودات بامزه شبیه حیوانات، برخی در زنجیر اما همچنان لبخند می زنند. او میگوید نقاشیهای او با نگاهی به جهانی که در آن مردم و طبیعت در کنار هم زندگی میکنند، بحران آب و هوا را بررسی میکنند.
به گفته دکتر مگان کاترین رز، جامعه شناس فرهنگی، Kawaii توسط فمینیست ها در این کشور نیز استفاده شده است. او میگوید: «کاوائی بهعنوان یک زیباییشناسی جنسیتی برای قرنها برای مراقبت و نمایش بدن زنان بهعنوان اشیای زیبا، مشابه رفتار با زنان در هنر سنتی اروپا، مورد استفاده قرار گرفته است. از بدن زنان.” رز به هنرمند ژاپنی مقیم آمریکا، میزونو جونکو اشاره میکند و توضیح میدهد که «پیکرهای او به طرز وحشتناکی زنانه هستند و برای دفع نگاه مردانه جنسی دگرجنسگرا از طریق تکرار، اغراق و زنانگی هذلآمیز خلق شدهاند».
لازم به ذکر است که اگرچه نارا در دنیای نقاشی های زیبا اما تهدیدآمیز نیز شناسایی شده است، اما خود هنرمند لزوماً با این ارتباط موافق نیست، زیرا نگران قرار گرفتن در هر قانون یا جنبش هنری خاصی – Superflat، Kawaii یا cute – است. او می تواند ببیند چرا دیگران می توانند او را با آنها همراهی کنند. او میگوید: «افرادی هستند که به طور سطحی تحت تأثیر نقاشیهای من هستند و احتمالاً آنها را زیبا میدانند. – شاید آنها تمایلی به رفتن به کمپ های پناهندگان یا شرکت در فعالیت های ضد جنگ ندارند [like I have]. اگر از من خواسته می شد که نقاشی های بامزه بکشم، می توانستم این کار را انجام دهم، اما با آنچه که اکنون می کشم بسیار متفاوت خواهد بود.'' آثار او، مانند بسیاری دیگر، نشان می دهد که ناز می تواند به عنوان ابزاری برای زیر سوال بردن جهان استفاده شود. ما در آن زندگی می کنیم، از جمله برخی از تاریک ترین لحظات آن، تمرینی که بسیاری از هنرمندان ژاپنی بر آن مسلط شده اند.