“خانواده ام جلوی چشمانم مردند”


بی‌بی‌سی/ امیر پیرزاده نصیر روی چوبی در ساحل رودخانه نشسته و به آن سوی رودخانه نگاه می‌کند. صورتش برگردانده شده و دیده نمی شود. با تی شرت خاکستری، شورت و صندل. روز ابری است و یک قایق کوچک نیز در ساحل رودخانه دیده می شود. بی بی سی / امیر پرزادا

نصیر خانواده خود را در حمله به سواحل این رودخانه از دست داد

هشدار: این مقاله حاوی جزئیاتی است که ممکن است برخی از خوانندگان را ناراحت کند.

فیاض و همسرش معتقد بودند که بمب‌ها در لحظات امن شروع به سقوط کردند: “ما یکی یکی وارد قایق شدیم – سپس آنها شروع به بمباران ما کردند.”

فیاض* می گوید، فریادها و فریادها حوالی ساعت 5 بعدازظهر به وقت محلی، در حالی که هزاران روهینگیایی وحشت زده راهی سواحل رودخانه ناف در شهر ماونگداو شدند.

حملات قبلی به روستاها در این منطقه به این معنی بود که صدها خانواده، از جمله خانواده فیاض، تنها گزینه خود را فرار از غرب میانمار به سواحل امن تر بنگلادش برای رسیدن به امنیت می دیدند.

فیاض کیسه‌هایی را حمل می‌کرد که پر از چیزهایی بود که آنها می‌توانستند بگیرند. همسرش دختر شش ساله‌شان را حمل می‌کرد، بزرگ‌تر کنارش می‌دوید. خواهر همسرش در حالی که پسر هشت ماهه زوج را در آغوش داشت جلوتر می رفت.

اولین بمب بلافاصله عروسش را کشت. نوزاد به شدت مجروح شده است – اما زنده است.

من دویدم و او را حمل کردم… اما او در حالی که ما منتظر توقف بمباران بودیم جان داد.

نثار* نیز حوالی ساعت 17:00 بعد از ظهر به ساحل رودخانه رسید و به همراه مادر، همسر، پسر، دختر و خواهرش تصمیم به فرار گرفت. او به یاد می آورد: «ما هواپیماهای بدون سرنشین را در بالای سرشان شنیدیم و سپس صدای انفجاری مهیب را شنیدیم. «همه ما به زمین زده شدیم. آنها با هواپیماهای بدون سرنشین روی ما بمب ریختند.»

نثار تنها بازمانده خانواده اش بود.

فیاض، همسر و دخترش فرار کردند و در نهایت از رودخانه گذشتند. قایق‌ران علی‌رغم التماس‌هایش اجازه نداد فیاض جسد کودک را با خود ببرد. او گفت: حمل مرده فایده ای ندارد، بنابراین من در حاشیه رودخانه چاله ای حفر کردم و با عجله او را دفن کردم.

همه آنها اکنون در امنیت نسبی بنگلادش هستند، اما در صورت دستگیری توسط مقامات محلی ممکن است بازگردانده شوند. نثار به قرآن چنگ می زند و نمی تواند درک کند که چگونه دنیایش در یک روز ویران شده است.

نثار می گوید: «اگر می دانستم قرار است چه اتفاقی بیفتد، هرگز سعی نمی کردم آن روز را ترک کنم.

مشخص است که جمع کردن آنچه در طول جنگ داخلی در میانمار اتفاق می افتد دشوار است. اما بی‌بی‌سی موفق شد از طریق مجموعه‌ای از مصاحبه‌های اختصاصی با بیش از دوجین بازماندگان روهینگیایی که به بنگلادش گریخته‌اند و ویدئوهایی که به اشتراک گذاشته‌اند، تصویری از آنچه در شامگاه 5 آگوست رخ داد، جمع‌آوری کند.

همه بازماندگان – غیرنظامیان غیرمسلح راگینجا – می گویند که در طول دو ساعت صدای انفجار بمب های زیادی را شنیده اند. در حالی که بیشتر بمب‌های توصیف شده از هواپیماهای بدون سرنشین پرتاب می‌شوند، سلاحی که به طور فزاینده‌ای در میانمار مورد استفاده قرار می‌گیرد، برخی می‌گویند که بر اثر خمپاره و شلیک گلوله زخمی شده‌اند. یک کلینیک پزشکان بدون مرز که در بنگلادش کار می‌کند، گفت که در روزهای بعد شاهد افزایش شدید تعداد زخمی‌های روهینگیا بوده است که نیمی از مجروحان را زنان و کودکان تشکیل می‌دهند.

ویدئوهای Survivor که توسط BBC Verify تجزیه و تحلیل شده است، ساحل رودخانه ای را نشان می دهد که پوشیده از اجساد خون آلود است که بسیاری از آنها زن و کودک هستند. تعداد کشته شدگان تائید نشده است، اما چندین شاهد عینی به بی بی سی گفتند که اجساد بسیاری را دیده اند.

غیرنظامیان راگینجا با هواپیماهای بدون سرنشین بمباران شدند

بازماندگان به ما گفتند که توسط ارتش آراکان، یکی از قوی‌ترین گروه‌های شورشی در میانمار، که در ماه‌های اخیر ارتش را تقریباً از تمام ایالت راخین بیرون رانده است، مورد حمله قرار گرفتند. آنها گفتند که ابتدا در روستاهایشان مورد حمله قرار گرفتند و آنها را مجبور به فرار کردند و سپس در حالی که سعی داشتند فرار کنند، دوباره در ساحل رودخانه مورد حمله قرار گرفتند.

AA از مصاحبه خودداری کرد، اما هاینگ توها، سخنگوی آن، این اتهامات را رد کرد و با بیانیه ای به سوالات بی بی سی پاسخ داد و گفت: “این حادثه در مناطق تحت کنترل ما رخ نداده است”. او همچنین فعالان روهینگیا را به سازماندهی قتل عام و متهم کردن دروغین AA متهم کرد.

نثار اما روی حساب خود می ایستد.

او می گوید: «ارتش آراکان دروغ می گوید. «آنها این حملات را انجام دادند. فقط آنها آن روز در منطقه ما بودند. و هفته ها به ما حمله می کنند. آنها نمی خواهند هیچ مسلمانی را زنده بگذارند.»

اکثر مسلمانان روهینگیا میانمار به عنوان یک اقلیت در راخین زندگی می کنند، ایالتی با اکثریت بودایی که روابط بین دو جامعه مدت هاست تیره شده است. در سال 2017، زمانی که ارتش میانمار هزاران روهینگیا را در آنچه سازمان ملل «نمونه کتاب درسی پاکسازی قومی» خواند، کشت، مردان محلی راخین نیز به این حملات پیوستند. اکنون، در بحبوحه تشدید درگیری بین حکومت نظامی و AA، که از حمایت قوی در میان جمعیت قومی راخین برخوردار است، روهینگیاها بار دیگر به دام افتاده اند.

فیاض پسر دست ساز به دوربین نگاه می کند. نوزاد روی یک سطح چوبی با یک بالش پشت سر دراز کشیده و نوزاد را برای رشد حمل می کند. جزوه

بچه زیدور که تنها هشت ماه داشت در این حمله کشته شد

علیرغم خطر دستگیر شدن و بازگرداندن میانمار توسط مقامات بنگلادشی، بازماندگان روهینگیا به بی‌بی‌سی گفتند که می‌خواهند جزئیات خشونتی را که با آن مواجه شده‌اند به اشتراک بگذارند تا بدون سند باقی نماند، به‌ویژه به این دلیل که در منطقه‌ای رخ داده است که دیگر قابل دسترسی نیست. گروه های حقوق بشر یا روزنامه نگاران

«قلب من شکسته است. حالا همه چیزم را از دست داده ام. نثار می گوید نمی دانم چرا زنده ماندم.

او که یک تاجر ثروتمند روهینگیا بود، زمین و خانه خود را فروخت که گلوله باران نزدیک خانه اش در راخین شدت گرفت. اما درگیری سریعتر از آنچه او انتظار داشت بالا گرفت و در صبح روز 5 اوت، خانواده تصمیم گرفتند میانمار را ترک کنند.

او در حالی که در یکی از ویدئوها به جسد دخترش اشاره می‌کند، گریه می‌کند: «دخترم در آغوشم مرد و بسم الله را گفت. خیلی آرام به نظر می رسد، انگار خواب است. او من را خیلی دوست داشت.”

او در همین ویدئو به همسر و خواهرش نیز اشاره می کند که هر دو به شدت مجروح شده اند اما در زمان پخش فیلم زنده هستند. او نتوانست آنها را برآورده کند، زیرا بمب ها هنوز در حال سقوط بودند، بنابراین او تصمیم گرفت که آنها را پشت سر بگذارد. بعدا فهمید که آنها مرده اند.

BBC/Aamir Peerzada سه نفر در داخل کلبه ای دیده می شوند که به نظر می رسد از بامبو ساخته شده است. کودکی روی زمین دراز کشیده است که با یک پتوی رنگارنگ پوشیده شده است، زن و مردی کنار آنها روی یک تشک سبز رنگ نشسته اند. این زن پوشش سر و صورت دارد و ممنوعیت یک پوشش پزشکی است. بی بی سی / امیر پرزادا

فیاض و خانواده‌اش اکنون در بنگلادش پنهان شده‌اند، به این امید که مجبور به بازگشت به میانمار نشوند.

فیاض می گوید: «جای امنی نمانده بود، بنابراین برای عبور به بنگلادش به سمت رودخانه دویدیم. تیراندازی و بمب آنها را از روستا به روستا تعقیب می کرد، بنابراین فیاض تمام پول خود را به یک قایقران داد تا آنها را از رودخانه عبور دهد.

وی که ویران و عصبانی است عکسی از جسد خون آلود پسرش در دست دارد.

اگر ارتش آراکان به ما شلیک نکرد، پس چه کسی تیراندازی کرد؟ او می پرسد. من می دانم که ارتش آراکان آنجا بود، جایی که بمب ها از آنجا آمدند. یا رعد از آسمان بود؟»

این اتهامات سؤالات جدی در مورد ارتش آراکان ایجاد می کند که خود را یک جنبش انقلابی معرفی می کند که نماینده کل مردم راخین است.

از اواخر سال گذشته، AA، بخشی از ائتلاف بزرگتر متشکل از سه برادر شورشی مسلح در میانمار، دستاوردهای بزرگی در برابر ارتش به دست آورده است.

اما تلفات ارتش خطرات جدیدی را برای روهینگیاها به همراه داشته است، روهینگیاهایی که قبلاً به بی بی سی گفته بودند که به زور توسط حکومت نظامی برای مبارزه با AA استخدام می شوند.

این، همراه با تصمیم شبه نظامیان روهینگیا ARSA برای متحد شدن با حکومت نظامی علیه شورشیان راخین، روابط ضعیف بین دو جامعه را تیره کرده و غیرنظامیان روهینگیا را در معرض انتقام‌جویی قرار داده است.

یکی از بازماندگان حمله 5 اوت به بی بی سی گفت که جنگجویان ARSA که به حکومت نظامی پیوسته بودند در میان جمعیت فراری بودند – و این ممکن است باعث تحریک حمله شده باشد.

«حتی اگر یک هدف نظامی وجود داشت، استفاده نامتناسب از زور وجود داشت. آن روز کودکان، زنان، پیران کشته شدند. جان کوینلی، مدیر گروه حقوقی Fortify Rights که این حادثه را بررسی می‌کرد، می‌گوید: «این نیز بی‌تفاوت بود.

«بنابراین این به ما امکان می‌دهد باور کنیم که دلایل منطقی وجود دارد که باور کنیم جنایت جنگی در 5 اوت رخ داده است. ارتش آراکان باید به خاطر این جنایات مورد تحقیق قرار گیرد و فرماندهان ارشد ارتش آراکان به دست عدالت سپرده شوند.»

نقشه ای که نمای هوایی از محل حمله و نزدیکی میانمار به بنگلادش را نشان می دهد - این دو کشور از غرب با میانمار و از جنوب شرقی با بنگلادش مرز مشترک دارند.

این یک لحظه مخاطره آمیز برای جامعه روهینگیا است. بیش از یک میلیون نفر از آنها در سال 2017 به بنگلادش گریختند، جایی که در کمپ های محقر و پرجمعیت باقی می مانند.

در ماه‌های اخیر جنگ راخین بیشتر شده است، اما دیگر سال 2017 نیست، زمانی که بنگلادش مرزهای خود را باز کرد. این بار دولت اعلام کرد که دیگر نمی تواند به روهینگیا اجازه ورود به کشور را بدهد.

پس بازماندگان پولی برای پرداخت به قایق‌بازان و قاچاقچیان پیدا می‌کنند – به بی‌بی‌سی گفته شد که هزینه آن برای هر نفر 600000 کیات برمه (184 دلار؛ 141 پوند) است – سپس باید از کنار مرزبانان بنگلادشی بگذرند و شانس خود را با مردم محلی بزنند یا پنهان شوند. در اردوگاه های روهینگیا

هنگامی که فیاض و خانواده اش در 6 اوت به بنگلادش رسیدند، مرزبانان به آنها غذا دادند، اما سپس آنها را سوار قایق کردند و به عقب فرستادند.

او می‌گوید: «دو روز را بدون آب و غذا روی آب گذراندیم. من به دخترانم آب دادم تا از رودخانه بنوشند و از برخی دیگر در قایق خواستم که از بسته هایی که داشتند به آنها بیسکویت بدهند.

آنها در تلاش دوم خود را به بنگلادش رساندند. اما حداقل دو قایق به دلیل ازدحام بیش از حد واژگون شدند. یک زن، بیوه ای با 10 فرزند، گفت که در جریان بمباران توانسته به خانواده خود پناه دهد، اما با واژگونی قایق، پنج تن از فرزندانش غرق شدند.

«فرزندانم مثل تکه های قلب من بودند. او با گریه می گوید: «وقتی به آنها فکر می کنم، می خواهم بمیرم.

در کنار او نوه اش نشسته است، پسری هشت ساله با چشمان درشت. پدر و مادر و برادر کوچکترش نیز فوت کردند.

جزوه چهره های یک خانواده غرق شده به عنوان یک تصویر تقسیم شده که نمای نزدیک از دو زن، یک دختر و یک پسر را نشان می دهد.  جزوه

چهره چهار نفر از یک خانواده که هنگام حرکت به سمت امن غرق شدند

اما در مورد کسانی که پشت سر گذاشتند چه؟ خدمات تلفن و اینترنت در ماونگدا چند هفته است که قطع شده است، اما پس از تلاش های مکرر، بی بی سی با یک نفر تماس گرفت، که می خواست برای امنیت خود ناشناس بماند.

او گفت: «ارتش آراکان ما را از خانه هایمان بیرون راند و در مدارس و مساجد نگه می دارد. من را با شش خانواده دیگر در یک خانه کوچک نگه می دارند.»

ارتش آراکان به بی‌بی‌سی گفت که 20000 غیرنظامی را در جریان نبرد علیه ارتش از این شهر نجات داده است. این سازمان گفت که آنها در حال تغذیه و درمان هستند و افزود که “این عملیات برای ایمنی و امنیت این افراد و نه به عنوان نوعی اسکان مجدد اجباری انجام می شود.”

مرد تلفنی ادعاهای آنها را رد کرد. ارتش آراکان به ما گفت که اگر بخواهیم ترک کنیم به ما شلیک خواهند کرد. غذا و دارو داریم تمام می شود. من مریضم، مادرم مریض است. بسیاری از مردم اسهال و استفراغ دارند.

او در حالی که درخواست کمک می‌کرد، شکست: «ده‌ها هزار روهینگیا در خطر هستند. اگر می توانید ما را نجات دهید.»

در آن سوی رودخانه در بنگلادش، نثار به میانمار نگاه می کند. او ساحلی را می بیند که خانواده اش در آن مرده اند.

“من هرگز نمی خواهم به عقب برگردم.”

گزارش تکمیلی توسط Amir Peerzada و Sanjay Ganguly

* اسامی بنا به درخواست تغییر کرده است

دیدگاهتان را بنویسید