جود لاو در نقش یک مامور افبیآی در رد پای نیکلاس هولت جنایتکار در یک فیلم قاتل «تعلیقآمیز» از کارگردان «مکبث و نیترام» جاستین کورزل بازی میکند.
شما می دانید که با جاستین کورزل در کجا ایستاده اید. جدا از یک اقتباس شکسپیر (مکبث) و یک اقتباس از بازی ویدیویی (Assassin's Creedاین کارگردان استرالیایی فیلمهای پرتعلیق درباره قاتلان واقعی از جمله The True Story of Kelly Gang و Nitrom را تولید کرده است. آخرین مورد، The Order است که به نمایش دراماتیک استثمارهای گروهی از برتری طلبان سفیدپوست در شمال غربی اقیانوس آرام در سال های 1983 و 1984 می پردازد. از جمله کسانی که در سال 2021 وارد ساختمان کنگره آمریکا شد.
رهبر گروه باب متیوز با بازی نیکلاس هولت است. او از گوش دادن به وزیر نژادپرست خود (ویکتور اسلزاک) که می گوید روزی مالکیت ایالات متحده منحصراً در اختیار قفقازی ها خواهد بود، خسته شده است، بنابراین تصمیم می گیرد اقدامی انجام دهد. او برای تأمین مالی آموزش و تجهیزات دوستانش یک سری سرقت های مسلحانه ترتیب می دهد و به سمت قتل ها و در نهایت به یک حمله تروریستی بزرگ داخلی می رود.
جود لاو نقش مامور افبیآی در رد پای متیوس، تری هاسک را بازی میکند – و او چنین پوستی است. او که از همسر و دخترانش جدا شده است، یک کهنه سرباز خشن است که مشروب مینوشد، سیگار میکشد و قرصهایی مصرف میکند که از بینیاش خونریزی میکند. منظورم این است که او کلیشه ای از فیلم پلیسی است، اما در هر صورت، با نگاه آتشین لاو و فحش دادن، حضور در اطرافش لذت بخش است. هاسک پس از ایجاد شهرت، اما تضعیف سلامتی خود، مبارزه با اوباش در نیویورک، به یک شهر کوچک زیبا در روستایی آیداهو نقل مکان کرد تا ظاهراً زندگی را آسانتر کند و از هوای کوهستان لذت ببرد. اما او بلافاصله متوجه تمام اعلامیه های ملت آریایی در منطقه می شود و با کمک یک افسر پلیس محلی جوان به نام جیمی (تای شریدان) تحقیقات را آغاز می کند.
سفارش دهید
بازیگران: نیکلاس هولت، جود لا، تای شریدان، ژوری اسمولت، مارک مارون
پژواک های واضحی از The True Story of Kelly Gang وجود دارد، اگرچه در مقایسه با آن رویای تب روانگردان وحشی یک فیلم، The Order یک درام بسیار معمولی و یکسان است. بازیگران کاریزماتیک آن فوقالعاده بازیگران هستند، مکانها و دوره به طرز فوقالعادهای گرفته شدهاند، و از همه بهتر، دزدیهای بیرحمانه و درگیریهای مسلحانه با شور و حرارت دیوانهواری ارائه میشوند که یادآور گرمای مایکل مان است. اما آنقدرها که رویدادها شایسته آن هستند هیجان انگیز نیست. ما هاسک را می بینیم که در فضای باز فکر می کند، در بارها با یک همکار FBI (ژوری اسمولت) می گذرد و از خانه جیمی بازدید می کند، و ماتیوس را در حال گذراندن وقت با دوستان و خانواده می بینیم، اما در حالی که این صحنه ها همه به طور جداگانه به خوبی کار می کنند، آنها دور هم جمع نمی شوند. یک طرح هیجان انگیز را ایجاد کنید. فیلمنامه زک بیلین، که از کتابی از کوین فلین و گری گرهارت اقتباس شده است، حس پیشرفت کمی دارد – حس کمی پیدا کردن سرنخها، اتصال نقطهها، و ساختن یک پرونده – و داستان بدون اینکه هیچوقت به نتیجه برسد ادامه دارد. عمیق تر، سریع تر، یا هیجان انگیز تر. در واقع، از آنجایی که بیننده از همان ابتدا دقیقاً میداند که متیوز در حال انجام چه کاری است، به طور مبهم آزاردهنده است که هاسک و تیمش اینقدر کند هستند. آنها به این باور می رسند که سرقت ها و بمب گذاری ها ممکن است مربوط به افرادی باشد که از کلیسای نئونازی جدا شده اند، اما قطعا عجله ای برای انجام این کار ندارند.
به نظر می رسد متیوز در کار خود بسیار بهتر از حریفانش است. در حالی که ماموران اف بی آی تمایل دارند عملیات خود را خراب کنند و خود هاسک یک آدم بی پروا و بی پروا است، متیوز قدبلند، خوش تیپ و متین می تواند در مورد اعتقاداتش سخنرانی کند و جنایات خود را با کارایی حرفه ای برنامه ریزی و اجرا کند. این ممکن است یک تصویر دقیق باشد، اما در مرز مثبت است. نمیتوانم نگران باشم که افرادی که دیدگاههای انحرافی ماتیوس را دارند ممکن است بیشتر از آنچه کورزل میخواهد برای این سفارش ارزش قائل شوند.