بریتانیای کبیر در 3 سپتامبر 1939 وارد جنگ با آلمان هیتلری شد. تاریخچه خاطرات مردم از آن روز را مرور می کند و اعلامیه های وحشتناکی را بررسی می کند که فوراً زندگی عمومی را تغییر داد.
ما نمی ترسیم، نه ما، جوانان، زیرا این یک تجربه جدید برای ما بود. در مورد بزرگان هم بسیار محتاط بودند».
با نگاهی به روزی که بریتانیا به آلمان نازی اعلان جنگ داد، سخنان یکی از صاحبان مغازه های لندن، شکاف بین نسلی را که به زودی به عنوان جنگ جهانی اول شناخته می شود و کسانی که هنوز آنقدر بزرگ نشده اند که آن را به خاطر بسپارند، خلاصه می کند درگیری تنها 21 سال از جنگ بزرگ گذشته بود و نویل چمبرلین، نخست وزیر بریتانیا، به شدت در تلاش بود تا از جنگ فاجعه بار دیگری با آلمان جلوگیری کند.
درست یک سال قبل، چمبرلین اعلام کرده بود که “صلح برای زمان ما” تامین شده است توافقنامه مونیخزمانی که بریتانیا و فرانسه به آدولف هیتلر اجازه دادند تا از دزدی سرزمین سودت در همسایه چکسلواکی خلاص شود تا اینکه او سعی کرد زمین های بیشتری را ادعا کند. در مارس 1939، هیتلر با نقض مفاد معاهده به چکسلواکی حمله کرد. سپس در روز جمعه 1 سپتامبر 1939 آغاز شد حمله شدید به لهستانهمسایه ضعیف آلمان نازی هیتلر امیدوار بود که متحدان لهستان، انگلستان و فرانسه به این تحریک اخیر واکنش نشان ندهند.
اما سیاست چمبرلین برای مماشات با تجاوزات هیتلر دوام نیاورد. بریتانیا روز شنبه اولتیماتوم داد که اگر هیتلر نتواند نیروهایش را خارج کند، جنگ خواهد بود این آخرین اخطار در ساعت 11 صبح یکشنبه منقضی شد.
پانزده دقیقه بعد، چمبرلین در مقابل میکروفون بیبیسی در اتاق کابینه در خیابان داونینگ 10، محل اقامت رسمیاش، نشست. آلوار لیدل خبرنگار بی بی سی او را همراهی می کرد. با نگاهی به گذشته 30 سال بعد، او این صحنه را شرح داد: «چمبرلین تنها نشسته بود و رفتارش مانند یک مرد خسته و شکسته بود. چراغ قرمز مدام روشن می شد. پشت سر او نشست و در این سخنرانی مهم با او در اتاق تنها بود.
او دارد پخش شودچمبرلین گفت: “می توانید تصور کنید که چه ضربه تلخی برای من است که تمام مبارزات طولانی من برای صلح شکست خورده است.” او گفت که حمله هیتلر به لهستان “به طور قطعی نشان می دهد که هیچ چشم اندازی وجود ندارد که این مرد هرگز از اعمال زور خود برای رسیدن به اراده خود دست بردارد – او فقط با زور می تواند متوقف شود”. وی افزود: ما با شر – زور وحشیانه، سوء نیت، بی عدالتی، ظلم و آزار – مبارزه خواهیم کرد و من مطمئن هستم که حق پیروز خواهد شد.
چمبرلین از مردم خواست تا به اطلاعیههایی که پس از پخش او منتشر میشود توجه کنند و افزود: «دولت برنامههایی را برای حفظ کشور در روزهای استرس و فشاری که ممکن است در پیش باشد، در نظر گرفته است».
در حالی که مردم سعی در هضم این خبر داشتند، اطلاعیه های زیر زندگی روزمره را به درجه ای تغییر می دهد که قبلاً دیده نشده بود اولین قرنطینه کووید-19 در مارس 2020. تمامی اماکن تفریحی مانند سینما و تئاتر بلافاصله تا اطلاع ثانوی تعطیل خواهند بود و تجمعات عمومی بزرگ مانند رویدادهای ورزشی ممنوع شده است. دولت در بیانیه ای که توسط لیدل خوانده شد، گفت: «آنها در حال بسته شدن هستند زیرا اگر بمبی به آنها اصابت کند، تعداد زیادی کشته یا مجروح خواهند شد.
بریتانیا در عرض چند دقیقه پس از اعلام جنگ برای یک حمله هوایی همه جانبه آماده شد. به مردم گفته شد: «در صورت تهدید حمله هوایی، مناطق شهری با آژیر یا بوق هشدار داده میشوند که در برخی مکانها صدای انفجار کوتاه و در مکانهای دیگر صدایی که هر چند ثانیه تغییر میکند، به صدا در میآید. .. این اخطار را می توان با صدای بلند سوت پلیس نیز انجام داد.”
در میان وحشت ناشی از حمله واقعی، اطلاعات زیادی برای به خاطر سپردن و یادآوری آن وجود داشت. اگر از گاز سمی استفاده شده باشد، با جغجغه های دستی به شما هشدار داده می شود. اگر صدای تق تق به گوش می رسد، تا زمانی که گاز سمی پاک نشده است، پناهگاه خود را ترک نکنید. زنگهای دستی به شما اطلاع میدهند که دیگر خطری از گاز سمی نباشد، زنگها برای ایمنی.
اعلامیه پیامدهای ناگفته ای در مورد نیاز به سهولت شناسایی کشته شدگان برای مقامات داشت. «همیشه یک ماسک ضد گاز همراه خود داشته باشید. اطمینان حاصل کنید که شما و همه اعضای خانواده تان، به ویژه کودکانی که قادر به دویدن هستند، نام و آدرس خود را به وضوح روی آنها نوشته شده باشد. یا این کار را روی یک پاکت یا چیزی شبیه برچسب چمدان انجام دهید، به جای یک تکه کاغذ عجیب و غریب که ممکن است روی لباس بچههایتان گم شود و نتوانند آن را در بیاورند.
در حالی که بسیاری از اخبار جنگ می ترسیدند، مدتی بود که در بحبوحه تهاجمات مداوم هیتلر، آماده سازی ها در حال انجام بود. روز قبل، هزاران کودک از شهرها تخلیه شدند. حتی یک سال قبل، بیبیسی برنامههای دولت را برای یک اقدام احتیاطی اعلام کرده بود. علاوه بر بسیج یگان های داوطلب ضدهوایی و پدافند ساحلی ارتش سرزمینی، اعلامیه هایی درباره اقدامات انجام شده در حمله هوایی، حفر سنگر در پارک ها و توزیع ماسک های ضد گاز پخش شد. بعداً دولت مجبور شد از مردم کنجکاو و بی حوصله بخواهد که ماسک های خود را با اجاق گاز یا اگزوز ماشین آزمایش نکنند. در آوریل 1939، خدمت سربازی غیرنظامیان معرفی شد. تا زمان شروع جنگ، بیش از 1.5 میلیون پناهگاه فلزی مقاوم برای حمله هوایی برای مردم فراهم شده بود تا در باغ های خود حفاری کنند.
“بیانیه ای که دنیا را تکان داد”
چند دقیقه پس از اعلام جنگ چمبرلین، آژیرهای حمله هوایی در سراسر لندن به صدا درآمد. در سال 1969، 30 سال بعد، بی بی سی خاطرات مردم از آن لحظه را در برنامه ای به نام روز شروع جنگ کجا بودی جمع آوری کرد؟ یک زن گفت: صدای آژیر را شنیدم و زانوهایم می لرزید. یکی دیگر به یاد می آورد که کارگران بارانداز را در حال نجات جان خود دیده است. برخی از واکنش خود نسبت به این اعلامیه شگفت زده شدند، مانند زنی که گفت: “این شگفت انگیزترین چیزی بود که می توان تصور کرد، وقتی که از وحشت مریض نمی شدم، احساس می کردم بسیار پرانرژی، بسیار هیجان زده و از خودم راضی بودم”.
مردی که بیرون از خانه بود وقتی آژیرها به صدا درآمدند، از کسی پرسید که آیا می تواند در آلونک باغ آنها پنهان شود، اما به او گفتند جایی نیست. او گفت که صاحبش به او گفت: «من تنها کسی بودم که در آن چرخشگاه تصمیم گرفتم سرپناهی داشته باشم. به محض به صدا درآمدن آژیر، همه همسایه هایم از حصار بالا رفتند و وارد پناهگاه من شدند. به آنها نگاه کن… مثل خرگوش های خونین». مرد دیگری اعتراف کرد که در حال بازی تنیس بود که آژیرها به صدا درآمدند، “و ما تا آنجا که می توانستیم به خانه دویدیم.”
خبرخوان لیدل به یاد می آورد که متعجب شده بود، اگرچه انتظار جنگ بود، اما همه در اطراف بی سیم جمع نشدند. او گفت: “مردم را دیدم که زیر آفتاب راه می رفتند – صبح زیبایی بود – کاملاً غافل از آنچه در اتاق کابینه می گذشت، از این اظهارات جهانی که گفته شده بود. هیچ کس نمی توانست واقعیت را درک کند. وقتی یکی از نزدیکان شما می میرد، شما فوراً متوجه نمی شوید و تقریباً به محض اینکه این افکار به ذهنم خطور کرد، آژیرهای حمله هوایی به صدا درآمدند. “خوشبختانه، این بار زنگ هشدار اشتباه بود که چندان خوش شانس نبود. در سالهای بعد
فرانسه پنج ساعت پس از بریتانیای کبیر به آلمان اعلان جنگ داد. فرانکلین روزولت، رئیسجمهور ایالات متحده، به دنبال حفظ بیطرفی آمریکا بود، و از ورود به آنچه که به عنوان یک درگیری اروپایی تلقی میشد، محتاط بود. در یکی از نمایش های معروفش چت کنار شومینه عصر همان روز گفت: «این ملت یک ملت بی طرف باقی خواهد ماند. اما من نمی توانم بخواهم که هر آمریکایی در اندیشه بی طرف بماند.
ساعت 18:00 شاه جورج ششم از کاخ باکینگهام برنامه پخش می کند به اتباع خود در بریتانیا و کشورهای مشترک المنافع. وی با ترغیب مردم به “آرامش، استوار و متحد در این زمان آزمایش”، گفت: “کار دشوار خواهد بود، ممکن است روزهای سیاهی در پیش باشد و دیگر نمی توان جنگ را به میدان جنگ محدود کرد، اما … به یاری خدا پیروز خواهیم شد.» داستان مبارزات شخصی او که منجر به اجرای این نمایش رادیویی شد در فیلم سال 2010 به تصویر کشیده شد. سخنرانی شاه.
در برلین، یک زن برای شنیدن اخبار انگلستان مجبور شد تا غروب منتظر بماند، زیرا “گوش دادن به رادیوهای خارجی دردناک بود.” کریستابل بیلنبرگ، یک زن انگلیسی که با یک آلمانی ازدواج کرده است، گفت: “یک روز زیبای اوایل پاییزی دوست داشتنی بود” اما جو آرام بود. او گفت: “هیچ شور و شوقی برای جنگ در برلین وجود نداشت.”
علیرغم اینکه تیتر روزنامهها درباره جنگ قریبالوقوع هشدار میدادند، او گفت: «راستش این را باور نمیکردم، زیرا در آن روزها عادت داشتیم چیزی را باور نکنیم. وقتی شنیدم این اتفاق در حال وقوع است، باورم نمیشود.»
«شب، اخبار ساعت نه را گذاشتیم و در آن زمان یکی از دوستان بزرگ شوهرم به ما سر میزد. آدام فون تروتکه بعداً توسط هیتلر به دار آویخته شد. و یادم میآید که ما سه نفر رادیو را روشن میکردیم، و فکر میکنم اعلام بیصدا مبنی بر جنگ آلمان و انگلیس باعث شد بفهمم که این حقیقت دارد.
پس از وحشت آژیرهای حمله هوایی در لندن، شش ماه بعد شاهد چیزی بودیم که گاهی اوقات در بریتانیا جنگ جعلی نامیده می شود، زمانی که تنش بالا بود اما بمبی در حال سقوط نیست. در پایان بهار سال 1940، تنها چند مرد هنوز ماسک های ضد گاز خود را پوشیده بودند و پناهگاه های بمب استفاده نشده پر از آب بودند. در 7 سپتامبر 1940 بود که آسمان جنوب انگلستان تاریک شد و بمب افکن های آلمانی بمباران هوایی تقریباً مداوم را آغاز کردند. بیش از 40000 غیرنظامی در طی هشت ماه وحشتناک توسط بمب های آلمان کشته شدند حمله رعد اسا.
چمبرلین در می 1940 از نخست وزیری استعفا داد. او در نوامبر همان سال بر اثر سرطان درگذشت. سه روز پس از مرگ او، جانشین او وینستون چرچیل به او ادای احترام کرد در مجلس عوام
«هرچه تاریخ ممکن است در مورد آن سالهای وحشتناک و عظیم بگوید، ممکن است مطمئن باشیم که نویل چمبرلین مطابق با قضاوتهای خود با نهایت صداقت عمل کرد و با تمام توان و قدرت خود برای نجات جهان تلاش کرد. در همان مبارزه وحشتناک و مخربی که ما اکنون درگیر آن هستیم، در آنچه که حکم تاریخ نامیده می شود به او کمک خواهد کرد.
برای دریافت داستانهای بیشتر و اسکریپتهای رادیویی که قبلاً دیده نشدهاند به صندوق ورودیتان تحویل داده میشوند، مشترک شوید در بولتن تاریخدر حال حاضر لیستی از موارد اصلی دو بار در هفته ویژگی ها و اطلاعات انتخاب شده را ارائه می دهد.