در جدیدترین درام پر ستاره Apple TV+، برنده اسکار نقش یک روزنامه نگار معروف را بازی می کند که توسط یک مرد انتقام جو از طریق رمانی که خود منتشر شده است، وحشت زده می شود. این هوشمند و زیبا است.
از جمله در درخشان ترین فیلم های آلفونسو کوارون بچه ها انسان هستنداو اعتماد دارد که مخاطب از او پیروی خواهد کرد، مهم نیست که داستان چگونه بپیچد. این رویکرد در «سلب مسئولیت» مشهود است، مجموعهای پرپیچ و خم که به بررسی موضوع بیزمان، اما مرتبطتر از همیشه، داستان در مقابل واقعیت میپردازد. کیت بلانشت در نقش کاترین ریونسکرافت، روزنامهنگار تحقیقی مشهور که بهطور ناشناس رمانی برای او فرستاده میشود که در آن بدون شک شخصیتی رسواکننده است. این سلب مسئولیت هیچ چیز جدیدی برای گفتن در مورد اینکه چگونه تخیل ما شکاف های واقعیت را پر می کند، ندارد، اما کوارون و بلانشت سریال را به یک بازی جذاب و هوشمندانه تبدیل می کنند.
کوارون هر هفت قسمت را نوشت و کارگردانی کرد و از منبع آن، رمان رنه نایت در سال 2015، سرعت را کاهش داد. داستان در زمان به عقب و جلو می رود و به تدریج با جزئیات پر می شود، در ابتدا با برخی سردرگمی های عمدی. زن و شوهر جوانی را می بینیم که در قطاری که در اروپا حرکت می کنند در حال سکس هستند، اما هنوز نمی دانیم آنها چه کسانی هستند. ما به زودی با یک معلم بازنشسته لندنی با نام مناسب استیون بریگستاک آشنا می شویم که کوین کلاین با شادی شیطانی بازی می کند. استفن به تازگی رمانی را پیدا کرده که توسط همسر مرده اش نوشته شده است. او که کاترین را در خود میشناخت، کتاب را با نام مستعار منتشر کرد و برای او پست کرد، با این سلب مسئولیت که معمولاً در داستانهای داستانی یافت میشود، به این صورت تغییر میکند: «هر شباهتی به افراد زنده یا مرده. نه تصادف”.
کاترین پیچیده ترین نقشی نیست که بلانشت تا به حال بازی کرده است، اما او مثل همیشه بسیار قانع کننده است و با هر چرخش پیچ استفن که زندگی او را تهدید می کند، رنج کاترین را تشدید می کند. او او را به خاطر فاجعهای که او را تحت تأثیر قرار داده سرزنش میکند و با خواستن انتقام، عکسهایی را برای او ارسال میکند، حتی انفجاریتر از رمان. بلانشت این اجرا را به طرز شگفت انگیزی کارگردانی می کند. کاترین هر چه بیشتر دیوانه میشود، اما در ناامیدی خود دلسوز میماند، مهم نیست که سالها پیش چقدر بد رفتار کرده باشد – یا ممکن است نداشته باشد.
کلاین با دقت بالایی استیون را بازی می کند. او پر از غم و اندوه برای همسرش است که نه سال پیش مرده است و با ژاکت کش باف پشمی کهنه او سرگردان است. اما او با دانش آموزان سابق نیز بد رفتار می کند. همانطور که نقشه او ادامه دارد، ما او را می بینیم که در صورت صلاحش به عنوان یک پیرمرد بدخلق ظاهر می شود، فقط برای اینکه پشت کند و لبخندی حیله گرانه نشان دهد که بازی را از بین می برد. استیون قضاوت میکند، اما تماشای کلاین همیشه سرگرمکننده است. کودی اسمیت-مک فی به عنوان پسر بی هدف و بدبخت کاترین احساس می کند. ساشا بارون کوهن نامناسب، در چیزی که شبیه کلاه گیس بسیار بدی به نظر می رسد، نقش همسرش رابرت را بازی می کند. بازی سخت او باعث می شود رابرت بیشتر از آنچه که باید باشد، آدم زودباوری به نظر برسد.
فصل اول سریال در مورد انتقام و تلاش های کاترین برای یافتن استفن و سپس ساکت کردن او است. بیشتر بخش میانی به فلاش بک ها اختصاص دارد که بسیاری از آنها در ایتالیا اتفاق می افتد. امانوئل لوبکی و برونو دلبانل، فیلمبرداران عالی، ظاهری تاریک و جذاب را در آنجا ایجاد میکنند، اما حتی بارانیترین روزهای لندن را نیز درخشان میکنند.
لزلی منویل در نقش همسر استفن، نانسی، دلخراش است که پس از مرگ پسر نوجوانشان، جاناتان (لوئیز پارتریج) دچار افسردگی طولانی مدت می شود. فلاش بک های دیگر صحنه هایی از رمان نانسی را با لیلا جورج در نقش کاترین جوان بازسازی می کنند. این بخش میانی همچنین جذابترین بخش نمایش است، یادآور این نکته است که کوارون از آن زمان تا به حال استاد شهوانی است. و مادرت نیز (2001). اینجا حرف می زند و نگاه می کند. اما نانسی نمیتوانست شاهد همه چیزهایی باشد که او در رمان مینویسد، و داستان کوارون حتی آزاردهندهتر میشود.
خارج از صفحه نمایش اغلب می شنویم که استفن برنامه هایش را توضیح می دهد، روایت اول شخص همان طور که به نظر می رسد ما را مخاطب قرار می دهد کار می کند و ما را در طرح او شریک می کند. اما روایت متناوب از دیدگاه کاترین، که در آن صدایی بیجسم (ایندیرا وارما) او را «تو» خطاب میکند، فقط آزاردهنده است. وقتی کاترین گیج پس از خواندن رمان به آینه نگاه می کند، می شنویم: «تو قبلاً آن چهره را دیده ای. امیدوار بودی دیگر هرگز او را نبینی. نقاب تو افتاده است.» بلانشت به ما اجازه می دهد ببینیم کاترین چه احساسی دارد. نیازی به توضیح افکار او نیست.
راوی ها غیرقابل اعتماد هستند و خاطرات هم در داستان و هم در واقعیت ذهنی هستند. اینکه چرا برخی از شخصیتهای سلب مسئولیت اینقدر طول میکشند تا این موضوع را بفهمند، کمی گیجکننده است. با این حال، به سختی مهم است، زیرا کوارون ما را از طریق این هزارتوی همیشه جذاب از احتمالات راهنمایی می کند.
سلب مسئولیت اکنون در Apple TV+ در سراسر جهان در دسترس است