«تفسیر اجتماعی درباره آنچه واقعاً اتفاق می‌افتد» – How Easy Rider هالیوود را متحول کرد


Getty Images هنوز از Easy Rider (اعتبار: Getty Images)گتی ایماژ

تاکتیک های چریکی و توطئه جسورانه کلاسیک فرقه به آغاز دوره جدیدی کمک کرد. درست قبل از اکران در سال 1969، بی بی سی با کارگردان دنیس هاپر مصاحبه کرد و بازیگری به اصالت فیلمش را فاش کرد.

در 17 اکتبر 1969، ایزی رایدر در یک مه روانی به پرده سینماها رفت. غرق در موسیقی راک، عشق رایگان و مواد مخدر، این کم‌هزینه، رایگان فیلم جاده روح ضد فرهنگ اواخر دهه 1960 و همچنین تنش های اجتماعی در حال جوشش در ایالات متحده را به وضوح به تصویر کشید.

این فیلم داستان دو روح آزاد را روایت می کند دوچرخه سوارانبیلی هیپی سبیلی با بازی دنیس هاپر کارگردان و وایات چرم پوش با بازی پیتر فوندا تهیه کننده. بازی Easy Rider با بیلی و وایات در حال قاچاق کوکائین به خارج از مکزیک برای فروش به یک فروشنده مواد مخدر در لس آنجلس با بازی تهیه کننده مشهور موسیقی فیل اسپکتور (که اجرای او با توجه به سال 2009 او حتی بدتر به نظر می رسد) آغاز می شود. محکومیت به قتل). این زوج که اکنون پول نقد زیادی دارند، تصمیم می گیرند به موقع به نیواورلئان سفر کنند مردی گراس.

آنها با شروع اودیسه خود در سراسر چشم انداز وسیع آمریکا تا جزئیات فیلم Steppenwolf Born to Be Wild، با شخصیت هایی روبرو می شوند که تجسم برخی از جهان بینی های متضاد رایج در ایالات متحده در آن زمان است، از یک وکیل حقوق مدنی الکلی (با بازی جک نیکلسون) تا یک کلانتر فاسد، از کمون هیپی تا متعصبان شهر کوچک. فیلمسازان پرتره ای از کشوری در حال تغییر ترسیم می کنند. شعار روی پوسترها این بود: «مردی رفت دنبال آمریکا». و هیچ جا پیداش نکردم…”

یک ماه قبل از اکران Easy Rider در سال 1969، هاپر با فیلیپ جنکینسون خبرنگار بی‌بی‌سی برای یک برنامه ملاقات کرد. به صف شدن. مصاحبه هاپر با لباسی شبیه به لباس شخصیت خود بیلی، جذاب، درهم و برهم و گاه به اندازه فیلم کالتی که به تازگی فیلمبرداری کرده بود، گیج کننده بود.

تماشا کنید: “اگر این دو پسر در آمریکا چروک نکشند غیر واقعی خواهد بود”

او به بی‌بی‌سی توضیح داد که «اساساً می‌خواهد فیلمی درباره آنچه در آن زمان در آمریکا اتفاق می‌افتد بسازد». دهه 1960 دوران پرفراز و نشیبی برای ایالات متحده بود و تغییرات فرهنگی سریع و مهمی در این کشور رخ داد. این دهه قبلاً شاهد تلاش جنبش حقوق مدنی برای برابری، افزایش اعتراضات ضد جنگ با تشدید جنگ ویتنام، و یک سری از ترورهای تکان دهنده شخصیت های سیاسی مانند جان اف کندی و مارتین لوتر کینگ جونیور بود.

به نظر می رسید شکاف نسلی در حال افزایش است. بسیاری از بچه‌های جوان موسیقی و فرهنگ جدید را پذیرفتند، مواد مخدر و رابطه جنسی را آزمایش کردند و اغلب ارزش‌های سنتی‌تر و مادی‌گرایی والدین خود را رد کردند. هاپر احساس می کرد که چیزی در سینما وجود ندارد که مستقیماً با این جوانان صحبت کند. هیچ چیز برای نشان دادن امیدها و ترس های آنها وجود نداشت، چگونه آنها می خواستند زندگی کنند و چگونه آن آرزوها باعث ایجاد شکاف عمیق در جامعه آمریکا شد. او در سال 1969 به بی بی سی گفت که هیچ فیلمی ندیده است که «در مورد رویدادهای اجتماعی اظهارنظر کند».

برای این دو پسر در آمریکا غیر واقعی است که چین و چروک سیگار نکشند – دنیس هاپر

“بله، [the studios] آنها را در مورد [American] جنگ داخلی، آنها آنها را در مورد برده داری می سازند، یا آنها را در مورد جنگ کره می سازند، اما منظور من چیزی است که واقعاً در آن زمان اتفاق می افتاد. افراد بسیار کمی در مورد آن فیلم می سازند، به خصوص در هالیوود.

مرد عظمت

ایزی رایدر نه تنها در انتخاب موضوع، بلکه در فیلمسازی به شدت آشفته اش نیز غیر متعارف بود. با بودجه محدود تنها 400000 دلار (305620 پوند) از کلمبیا پیکچرز – که در بعضی مواقع به این معنی بود که فوندا باید از جیب خود به خدمه پول پرداخت کند – این تولید یک رویکرد خود را انجام داد. برای روایت فیلم، ایده جاده به عنوان نمادی از آزادی و فرصت بسیار مهم بود، بنابراین هاپر باید نماهایی از بیلی و وات در حال رانندگی در یک بزرگراه به ظاهر بی پایان بگیرد. چنین تصاویری معمولاً با استخدام یک کامیون با دوربین مجهز به رادیو گرفته می شد. در عوض، سازندگان فیلم یک Chevy Impala کانورتیبل مدل 1968 را با هدف فروش ماشین در پایان فیلم برای بازگرداندن پول خریداری کردند. فیلمبردار لاسلا کواچ سپس دوربین را با تخته سه لا و کیسه های شن به آن چسباند و در صندلی عقب نشست و از فوندا و هاپر در حالی که سوار موتور سیکلت هارلی دیویدسون خود در جاده باز بودند فیلم گرفت و با اشاره به آنها گفت که چه کار کنند. این تولید همچنین با فیلمبرداری در مکان های واقعی به جای ساخت مجموعه های گران قیمت استودیویی، و فیلمبرداری صحنه ها در نور طبیعی با دوربین های دستی، که به Easy Rider حس اصالت بدون فیلتر می داد، باعث صرفه جویی در هزینه شد.

اما تولید فیلم چندان ساده نبود، به ویژه به این دلیل که هاپر شخصیتی بی ثبات بود. او به بی بی سی اعتراف کرد سال 1969 که او به دلیل تمایل به نزاع با کارگردانان در لیست سیاه هالیوود قرار گرفت. او گفت: «وقتی به آن مرد احترام گذاشتم، یک جهت گرفتم. “اگر به شخصی احترام نمی گذاشتم، و بیشتر اوقات، جهت نمی گرفتم.” او که حالا خودش برای اولین بار کارگردانی شده بود، به سختی توانست تمام جنبه های فرآیند فیلمسازی را کنترل کند. او در یک لحظه با فیلمبرداری که فیلمی را که گرفته بود پس نمی داد، درگیری فیزیکی پیدا کرد.

این تنها «اختلاف شدید» کارگردان سر صحنه فیلمبرداری نخواهد بود. ریپ تورن بازیگر در ابتدا برای بازی در نقش نیکلسون استخدام شد، اما چند هفته پس از مبارزه با هاپر صحنه را ترک کرد. در سال 1994، این بازیگر با موفقیت از هاپر به دلیل افترا شکایت کرد، زمانی که کارگردان ادعا کرد که تورن در حین دعوا چاقویی را روی او کشیده است – در واقع گفت که برعکس است. در مصاحبه ای با جنکینسون، کارگردان اعتراف کرد که “کار کردن با او دشوار است.” فوندا زمانی که با ویل گومپرتز، خبرنگار بی‌بی‌سی صحبت می‌کرد، بیشتر ابراز علاقه کرد سال 2014: “هاپر کمی ماگالومانی بود.”

اما هاپر هنر خود را جدی گرفت و به چشم انداز خود متعهد بود. او به بی بی سی گفت که «آموزش دیده است روش عملزمانی که با جیمز دین به عنوان یک بازیگر جوان در فیلم های شورشی بدون دلیل (1955) و غول (1956) با جیمز دین کار کرد، دین به او گفت: “نه نکن. یک سیگار بکش، فقط آن را بکش.» هاپر این توصیه را به جان خرید. برای نشان دادن واقع گرایی و خودانگیختگی آزادانه این داستان ضد فرهنگ، او به همراه فوندا و نیکلسون در طول فیلمبرداری مقادیر زیادی مواد مخدر و الکل مصرف کردند. صحنه های فیلم عبارت بودند از به سبک مستند، با بداهه گویی صحنه ها و دیالوگ توسط بازیگران – اغلب سنگسار یا تحت تأثیر.

Easy Rider با جوانان آمریکایی طنین انداز شد و به سرعت به یک موفقیت تجاری و انتقادی تبدیل شد

نیکلسون در سال 1970 به مجله تایم گفت که طی چندین نما از صحنه ای که در آن دو دوچرخه سوار شخصیت او جورج را با ماری جوانا آشنا می کنند، “حدود 155 مفاصل سیگار می کشد”. چالش واقعی بازیگری برای او این بود که پس از تمام آن مفاصل، به یاد آورد که جورج را طوری بازی کند که انگار در ابتدای صحنه عاقل بود. او گفت: “به یاد داشته باشید که همه آن سنگسار شده است و صحنه را مستقیماً پخش می کنید و سپس سنگسار می شوید – فوق العاده بود.”

سازندگان فیلم از این رد نهایت استفاده را بردند کدکس هیز در سال 1968، رهنمودهای خود تحمیلی هالیوود، از جمله، فحاشی، برهنگی، خشونت واقع بینانه و مصرف مواد مخدر را ممنوع کرد. هنگامی که کد با سیستم رتبه بندی MPAA جایگزین شد، Easy Rider از این آزادی جدید نهایت استفاده را کرد و تصویر صریح مصرف مواد مخدر بدون قضاوت به آن کمک کرد مورد شناخته شده پس از آزادی او هاپر از مصرف مواد مخدر بی‌بی‌سی دفاع کرد و گفت: «برای این دو پسر در آمریکا غیرواقعی است که چین و چروک نکشند» و او استدلال کرد که قاچاق کوکائین آنها غیراخلاقی‌تر از سایر روش‌های سرمایه‌داری برای کسب درآمد نیست. او گفت: «شاید هر کدام از ما به نوعی درگیر فعالیت های مجرمانه هستیم.

و Easy Rider به دنبال معرفی دوچرخه سواران به عنوان قهرمان یا حتی به عنوان افراد خوب نیست، فقط به عنوان بازتابی از آمریکا. «خب، حدس می‌زنم که آنها به اندازه رهبرانشان خوب هستند، درست است؟ من فکر می کنم مردم به اندازه رهبرانشان خوب هستند. این فیلم گاهی اوقات تصویر بسیار ناراحت کننده ای از ایالات متحده را به تصویر می کشد که شخصیت های اصلی آن در آن زندگی می کنند. این به وضوح خصومت آشکار و خشونت وحشیانه ای را نشان می دهد که می تواند توسط افرادی که خارجی تلقی می شوند با آن روبرو شوند.

یک دوره جدید

اما طرز لباس پوشیدن بیلی و وایات، سرخوردگی آنها از ارزش های حاکمیتی، و جستجوی هویت و هدف، بسیاری از جوانان آمریکایی را تحت تأثیر قرار داد.

همچنین موسیقی متن راک اند رول ماشین Easy Rider که توانسته روح ناآرام روزگار را به تصویر بکشد. آهنگ های جیمی هندریکس، بیردز، گروه و دیگران در اصل فقط موسیقی بود که کارگردان ها آن را دوست داشتند. آنها قرار بود فقط به عنوان جانشین کار کنند در حالی که کراسبی، استیلز، نش و یانگ روی امتیاز مناسب کار می کردند. اما Easy Rider در نهایت برای آهنگ‌ها ویرایش شد، به این معنی که بخش عظیمی از بودجه نهایی فیلم باید صرف صدور مجوز شود تا امکان استفاده از آن‌ها فراهم شود.

اگرچه ایزی رایدر در ابتدا فقط در یک تئاتر نیویورک نمایش داده شد، با جوانان آمریکایی طنین انداز شد و به سرعت تبدیل به یک موفقیت تجاری و انتقادی شد. هاپر اولین جایزه فیلم را در جشنواره فیلم کن 1969 دریافت کرد و نیکلسون و فیلمنامه اسب نور نامزد اسکار شدند. این فیلم بیش از 60 میلیون دلار (45.8 میلیون پوند) در سراسر جهان فروش کرد.

هالیوود از محبوبیت ناگهانی یک فیلم غیراستودیویی کم‌هزینه شگفت‌زده شد. موفقیت در باکس آفیس Easy Rider به آغاز دوره ای کمک کرد که استودیوها به کارگردانان جوانی مانند مارتین اسکورسیزی، فرانسیس فورد کاپولا و استیون اسپیلبرگ کنترل خلاقانه و آزادی بیشتری برای تجربه کردن دادند. این کارگردانان به تعریف سینمای ایالات متحده در دهه 1970 ادامه دادند.

خود هاپر از پذیرش جدید هالیوود که قبلا او را رد کرده بود، گیج به نظر می رسید. «مثل اینکه روی یک باند الاستیک هستید. آن‌قدر می‌دوی که دوباره تو را به وسط می‌برند و ناگهان در وسط قرار می‌گیری که توسط دستگاه احاطه شده‌ای.» او گفت.

اما او در مورد وضعیت خود بدبین بود. «آنها دستی به پشتت می زنند، دوستت دارند و سینه ات را می کشند. تا زمانی که دیگر برای آنها مفید نباشی و دوباره تو را بیرون برانند.»

برای دریافت داستان‌های بیشتر و اسکریپت‌های رادیویی که قبلاً دیده نشده‌اند به صندوق ورودی‌تان تحویل داده می‌شوند، مشترک شوید در بولتن تاریخدر حال حاضر لیستی از موارد اصلی دو بار در هفته ویژگی ها و اطلاعات انتخاب شده را ارائه می دهد.

دیدگاهتان را بنویسید