پیت میدلتون که به همراه همسرش در نورث همپتونشایر بریتانیا زندگی میکند، مدتهاست که اولین پذیرنده فناوری بوده است.
او در دهه 1980 در حین خدمت در نیروی هوایی سلطنتی به محاسبات علاقه مند شد و چندین زبان برنامه نویسی را یاد گرفت.
در سالهای اخیر، او مشتاق توسعه هوش مصنوعی بوده است که از آن برای ویرایش عکسها، ترجمه پیامهای متنی و برای تحقیق استفاده میکند.
در مجموع، بازنشستگی آقای میدلتون استرس زا است. او علاوه بر سرگرمی ها و وبلاگ زوال عقل، مشاور تجربه زندگی، عضو کمیته و داوطلب انجمن آلزایمر است.
از زمان تشخیص زوال عقل پنج سال پیش، او در سن 65 سالگی، متوجه تغییراتی در حافظه کوتاه مدت خود شده است. به عنوان مثال، “من هنوز هم می توانم برنامه های تلفن همراه بنویسم، اما نمی توانم به یاد بیاورم که گوشی خود را کجا گذاشته ام.”
آقای میدلتون معتقد است که هوش مصنوعی می تواند به پر کردن این شکاف کمک کند.
اگر افراد مزایای استفاده از هوش مصنوعی را در زندگی خود بگنجانند، برای عزت نفس و عزت نفس آنها مفید خواهد بود و آنها را برای مدت طولانی تری مستقل نگه می دارد. و هنگامی که این اتفاق می افتد، آنها را از NHS و خانه های مراقبت خارج می کند.
تعدادی از ابزارهای مجهز به هوش مصنوعی به افراد مبتلا به زوال عقل کمک می کنند تا کارهای روزمره خود را انجام دهند.
یکی از آنها Simon است، اپلیکیشنی که از ردیابی جغرافیایی و یادگیری ماشینی برای شناسایی نیازهای خاص کاربر و ارائه اعلان هایی استفاده می کند که می تواند کمک کند.
فیونا کاراگر، مدیر تحقیقات و حمایت از انجمن آلزایمر، میگوید: «به عنوان مثال، این میتواند شامل یادآوری پین افراد در زمانی که برنامه تشخیص میدهد در بانک هستند، باشد. سایمون در حال حاضر در مرحله آزمایش بتا است.
یک برنامه در حال انجام در این زمینه پروژه فلورانس است. پروژه فلورانس با هدف توسعه فناوری های ارتباطی مفید برای افراد مبتلا به زوال عقل است.
جانت وایلز، استاد محاسبات انسان محور در دانشگاه کوئینزلند استرالیا می گوید: “ما به دنبال این چالش حفظ ارتباطات قوی هستیم – بنابراین نه جایگزینی ارتباط بین خانواده و مراقبان و افراد مبتلا به زوال عقل، بلکه از آن حمایت می کنیم.” .
پروفسور وایلز که مادرش زوال عقل دارد، بخشی از تیمی است که روی پروژه فلورانس کار می کند.
این تیم تلاش میکند تا از ختم محصولاتشان در کشوی دستگاههای بیش از حد پیچیده استفاده نشده جلوگیری کند.
به این ترتیب، شامل گروه متخصص تجربه زندگی است که متشکل از افرادی است که با زوال عقل زندگی می کنند و کسانی که به مراقبت از آنها کمک می کنند.
این پروژه سه دستگاه را توسعه داد: یک دفترچه خاطرات، یک پخش کننده موسیقی و یک صفحه نمایش عکس دیجیتال. آنها دستگاههای تک کاره با کاربری آسان و دارای عناصر فیزیکی مانند دستگیرهها یا دکمهها هستند که مزایای متخصصان زندگی را نیز ترکیب میکنند.
محتوای دستگاه ها را می توان به صورت محلی یا از راه دور پیکربندی کرد. به عنوان مثال، یکی از بستگان در بخشی دیگر از کشور میتواند در صورتی که فرد مبتلا به زوال عقل اجازه دهد، فهرست پخش را در پخشکننده موسیقی بهروزرسانی کند.
هوش مصنوعی به شخصی سازی این ابزارها کمک می کند. یک بانک دانش برای هر فرد بر اساس سؤالاتی که پاسخ می دهد یا صحبت هایی که دارد ایجاد می شود. صدا پیش از اینکه به انواع اطلاعات موجود در دستگاه ها تبدیل شود، رونویسی و در برخی موارد ترجمه می شود.
به عنوان مثال، یک دستگاه دفترچه خاطرات می تواند عکس یک مراقب پاره وقت جدید را در کنار زمان ورود او نمایش دهد.
نیازها و ترجیحات ممکن است با شرایط آنها تغییر کند. بنابراین، برای مثال، اطلاعات موجود در دفترچه خاطرات را می توان برای رفع نیازهای کاربر ساده کرد.
تیم تلاش کرد تا زمان خود را با فرآیند توسعه اختصاص دهد – این پروژه حدود ده سال است که کار می کند و اکنون در مرحله آزمایش نمونه های اولیه است.
پروفسور وایلز هشدار می دهد: «تکنولوژی برای افراد مبتلا به زوال عقل اغلب بسیار بدتر از سایر افراد است.
او تاکید می کند که حریم خصوصی و امنیت داده ها به ویژه برای افراد مبتلا به زوال عقل مهم است.
چت رباتهای مبتنی بر هوش مصنوعی نیز در حال ادغام با همراهان روبات هستند. هیرو چان یک درمانگر روباتیک نرم بدون چهره و در آغوش گرفتن است. محققان بر این باورند که تعامل با هیرو چان باعث کاهش استرس در افراد مبتلا به زوال عقل می شود.
آنها در حال حاضر روی ادغام ChatGPT در ربات ها به همراه بلندگوها و میکروفون ها کار می کنند. وزن کل کمتر از 800 گرم باقی می ماند.
هیدنوبو سومیوکا، متخصص رباتیک در مؤسسه تحقیقاتی بین المللی برای ارتباطات پیشرفته در کیوتو، می گوید: در آزمایش های اولیه با افراد مبتلا به زوال عقل که در خانه های سالمندان زندگی می کنند، “ما دریافتیم که گفت و گوی ساده تر از آنچه انتظار داشتیم برای بیشتر آنها جذاب تر خواهد بود.”
با این حال، خانم کاراگر می گوید: «مهم است که هوش مصنوعی جایگزین تماس انسانی که در مراقبت از زوال عقل بسیار مهم است، نشود. درعوض، باید برای بهبود مراقبت به شیوههایی استفاده شود که به نفع افراد مبتلا به زوال عقل و شخصیت آنها باشد.»
دنیس فراست، یک برنامه نویس کامپیوتر بازنشسته که در گروه متخصص تجربه زندگی پروژه فلورانس خدمت می کرد، خاطرنشان می کند که مشارکت اجتماعی برای افرادی که مبتلا به زوال عقل هستند بسیار مهم است.
من پیشنهاد می کنم که افزایش تعامل انسانی باید در اولویت افزایش تعامل با هوش مصنوعی باشد. به هر حال، آیا هوش مصنوعی واقعاً اهمیت میدهد که من زنده باشم یا بمیرم؟»
آقای میدلتون نویدهای زیادی در هوش مصنوعی میبیند، اما تاکید میکند که هر فناوری طراحی شده برای افراد مبتلا به زوال عقل باید برای گروههای مختلف مردم قابل تنظیم باشد.
آقای میدلتون می گوید: «هیچ دو نفر مبتلا به زوال عقل یکسان نیستند. “آنچه برای من مفید است ممکن است برای هم خانه ام که زوال عقل دارد کارساز نباشد.”
“بنابراین توسعه دهندگان باید در هنگام طراحی محصولات بسیار مراقب باشند تا نه تنها افراد مبتلا به زوال عقل را به طور کلی هدف قرار دهند، بلکه به دنبال مراحل خاصی از زوال عقل باشند و سعی کنند کاری را که انجام می دهند با توانایی های فرد مطابقت دهند.”