کولمن دومینگو در فیلمی تکان دهنده درباره برنامه تئاتر الهام بخش زندان در نقش یک زندانی واقعی در مؤسسه اصلاحی بدنام سینگ سینگ نیویورک بازی می کند.
هنگامی که افراد غیرحرفه ای در کنار بازیگران حرفه ای ظاهر می شوند، درزها اغلب خود را نشان می دهند و در نتیجه ترکیبی غیرقابل قبول ایجاد می شود. برای Sing Sing، یک درام مبتنی بر واقعیت درباره برنامه بازپروری زندانیان از طریق تئاتر، اینطور نیست. نامزد اسکار، کولمن دومینگو، در نقش دیوین جی واقعی، که در زندان بدنام سینگ سینگ نیویورک به سر می برد، در مرکز صحنه قرار می گیرد. او توسط گروهی از افرادی که قبلاً در آنجا زندانی بودند، غیر بازیگرانی که نسخه هایی از خودشان را بازی می کنند، احاطه شده است. بر خلاف همه شانس ها، فوق العاده کار می کند. بخوان بخوان فیلمی نفیس و تاثیرگذار بر اساس واقعیت های خشن اما امیدوارکننده است.
دیدگاه فیلم با درام های ترسناک زندان یا حتی مستند تفاوت فاحشی دارد. ما بلافاصله خود را در مرکز یک برنامه توانبخشی از طریق هنر یا RTA یافتیم که در شش زندان ایالت نیویورک در حال انجام است. Divine G، نام مستعار جان ویتفیلد، یکی از بنیانگذاران و ستاره گروه است، همانطور که در صحنه آغازین می بینیم که دومینگو رویای یک شب نیمه تابستان را به صورت کلوزآپ و شخصیت می خواند. نقش های اصلی را دو حرفه ای دیگر بازی می کنند. پل ریچی در نقش برنت بوئل، داوطلبی که برای اجرای یک برنامه از زندان بازدید می کند، و شان سن خوزه در نقش مایک مایک، دوست Divine G و یکی دیگر از اعضای زندانی RTA بازی می کند. اما بیشتر شخصیتهای روی پرده – بحث و گفتگو در مورد اینکه کدام بازی در مرحله بعدی قرار میگیرد و تمرینات بازیگری را انجام میدادند – از طریق RTA رفتند. آنها مرکز واقعی داستان هستند.
شخصیت اصلی در میان آنها کلارنس مک لین، معروف به چشم الهی است. او عمق و طبیعتگرایی شگفتانگیزی را به نقش خود بهعنوان مردی با شهرت تندخو که از طرفداران پرشور شکسپیر است و میخواهد به RTA بپیوندد، به ارمغان میآورد. تاریخ سینما مملو از افرادی است که نسخه های بازی خود را بمباران کردند، اما مک لین یک استثنای نادر است. Divine G و Divine Eye در ابتدا رقبای محتاطانه ای بودند، اما دوستان خوبی شدند. مک لین و دومینگو همکاران فوق العاده ای هستند که پیوند آنها را به تدریج در حال توسعه باورپذیر می کنند.
دومینگو اخیراً در روستینا قدرتمند بوده است و رنگ بنفشو او در اینجا همینطور است و حضور باورنکردنی Divine G را به تصویر می کشد اما به بقیه بازیگران نیز اجازه می دهد تا بدرخشند. دومینگو همیشه در مرکز صحنه قرار میگیرد، اما او این کار را بهعنوان بازتابی از اهمیت شخصیت برای گروه انجام میدهد تا تبدیل شدن به یک ستاره به عنوان یک بازیگر. عملکرد غیر عاطفی او دیوین جی را به مردی پر از ایده ها و انرژی مثبت تبدیل می کند که در درونش خشم و منیت موج می زند.
RTA برای تولید بعدی خود، کمدی آگاهانه خنده دار Buell را کنار هم می گذارد تا به هر یک از مردان نقشی بدهد. همانطور که در زندگی واقعی بود، این هودج در زمان سفر Cracking the Mummy Code نام دارد و یک مومیایی مصری، گلادیاتورها، هملت و فردی کروگر را در خود دارد. خوشبختانه فیلم قسمت های محدودی از این تولید را نشان می دهد. بیشتر اکشنها در پشت صحنه در اتاق تمرین اتفاق میافتند، با برخی تمرینهای بازیگری خاص. در یکی، Buell از اعضای گروه میخواهد که یک لحظه عالی را توصیف کنند. مردی می گوید که از سینگ سینگ به سمت رودخانه هادسون می نگرد تا جایی که می داند مادرش به او نگاه می کند. برای دیگری، خاطره ای از یک پیک نیک با همسرش چند دهه پیش است. فیلم به شدت ویرایش شده است تا حداکثر تأثیر را داشته باشد، اما این از صداقت و عدم ترحم به خود که در این واکنشهای متحرک و طبیعی که به قول خود مردان بداههپردازی شدهاند، نفوذ میکند.
بخوان بخوان
کارگردان: گرگ کودار
بازیگران: کلمن دومینگو، کلارنس مک لین، شان سن خوزه، پل روسی
مدت زمان: 1 ساعت و 47 دقیقه
کارگردان گرگ کودار فیلم قبلی Transpecos (2016) را کارگردانی کرد، اما او تقریبا ناشناخته است. در اینجا او یک انتخاب زیرکانه انجام داد، اگرچه میتوانست کارهای بیشتری برای تصدیق جنبه خشنتر زندگی در زندان انجام دهد. در نیمه اول داستان، وضعیت بیش از حد ایده آل به نظر می رسد، و اعضای RTA مهربان ترین و پیشگوترین افرادی هستند که در زندان دیده اید. اما در یک لحظه حیاتی، کودار این امکان بسیار زیبا را تضعیف می کند، زیرا Divine G به نقطه شکست خود می رسد. دومینگو فریاد می زند و گریه می کند که نشان دهنده درد درونی طولانی مدت شخصیت او در طول سال های زندان است.
بخشی از داستان شامل تلاش Divine G برای لغو محکومیت قتل خود بر اساس شواهد جدید مبنی بر بی گناهی او است. این اشتراک توهینی به نظام عدالت کیفری است، اما گویای این است که همچنان در دستور کار است. این فیلم هرگز مخاطب را با پیامی چکش نمیکند و در بیشتر مواقع ما هیچوقت متوجه نمیشویم که چرا این افراد در زندان هستند. تمرکز بر زندگی و امیدهای درونی آنها باقی می ماند و در طول مسیر، تئاتر به یک قایق زندگی روانی و عاطفی تبدیل می شود. (مطابق با RTA میزان تکرار تکرار برای شرکت کنندگان در برنامه کمتر از 3 درصد است، در مقایسه با 60 درصد در سطح ملی.)
جوایز برای دومینگو در جشنواره South by Southwest در ماه مارس آغاز شد و تا به حال گسترش یافته است فیلم خودم این یک فیلم کوچک است که شانس های زیادی در آن وجود دارد، اما همچنین به طور فوق العاده ای توسط A24 انجام شده و توزیع شده است، پس چه کسی می داند؟
عنوان «بخوان، بخوان» لایهای از معنای فراتر از نام زندان دارد و به این نکته اشاره میکند که چگونه هنر به ذهن و امید شخصیتها اجازه میدهد تا اوج بگیرند و بیان شوند. اما این فیلم شیوا را می توان به نام مایا آنجلو نیز نامید: می دانم چرا پرنده در قفس آواز می خواند.