امید و ترس در آینده مبهم بنگلادشی ها


رویترز مرد با پرچمرویترز

بنگلادشی ها منتظرند ببینند پس از جنبش اعتراضی که نخست وزیرشان را سرنگون کرد چه اتفاقی خواهد افتاد

وقتی نظم عارفین متوجه شد که شیخ حسینه – زنی که 15 سال با مشت آهنین بر بنگلادش حکومت می کرد – قصد دارد از کشور فرار کند، همه چیز را رها کرد و به خیابان های داکا دوید.

در خارج، هزاران معترض ضد دولتی از قبل در پایتخت راهپیمایی می کردند، اگرچه هیچ کس نمی دانست چه چیزی در انتظار آنهاست.

یک کمپین نافرمانی مدنی یک هفته‌ای سراسری – که با سهمیه‌های استخدامی خدمات عمومی آغاز شد – باعث سرکوب بی‌رحمانه‌ای شد که صدها کشته بر جای گذاشت.

عارفین می‌گوید: «ما در مورد اینکه آیا ارتش از مردم حمایت می‌کند یا در کنار دولت قرار می‌گیرد، تردید داشتیم.

اگر دیروز نیروی انتظامی و ارتش به سر ما می آمدند، می توانست یک قتل عام باشد.»

اما ترس این زن 38 ساله پس از انتشار خبر استعفای خانم حسینه به سرعت تبدیل به خلسه شد و شهروندان شروع به اعلام «بازآزادی» بنگلادش کردند.

در حالی که صحنه‌هایی از هجوم معترضان به اقامتگاه رسمی او و غارت همه چیز از صندلی‌های مخملی گرفته تا حیوانات خانگی در سراسر جهان پخش می‌شد، آقای عارفین شاهد چیز دیگری بود.

او به بی بی سی می گوید: «مثل یک جشنواره در خیابان ها بود.

شگفت‌انگیز بود – مردم در هر سن و طبقه‌ای بیرون آمدند، از ریکشا کش تا افراد جامعه بالا، خانواده‌هایی بودند که با افسران ارتش سلفی می‌گرفتند. ما فریاد زدیم و بنگلادش جدید را جشن گرفتیم.”

کمتر کسی انتظار سقوط نخست وزیر را داشت و این شوک محسوس بود.

شریف اسلام که هنگام انتشار این خبر با خانواده اش در خانه بود، گفت: «اینترنت بیشتر روز قطع بود، بنابراین وقتی شنیدیم که فرمانده ارتش در تلویزیون با ملت خطاب می کند، این اولین سرنخ ما بود. بی بی سی.

وقتی مشخص شد چه اتفاقی دارد می‌افتد، او می‌گوید همه «گیج» شدند – از جمله والدین مسن و دختر چهار ساله‌اش.

“اوه خدای من، ما همه جیغ می زدیم، می رقصیدیم، دست می زدیم، جشن می گرفتیم، طعم آزادی بود، مثل چیزی که به سختی می توانی حسش کنی.”

گتی ایماژ ضد معترضان به کاخ شیخ حسینه نخست وزیر در داکا یورش بردند.گتی ایماژ

فرمانده ارتش بنگلادش می گوید دولت موقت و انتخابات جدید اعلام خواهد شد

خانم حسینه که از سال 2009 در قدرت بوده و بیش از 20 سال بر این کشور آسیای جنوبی حکومت کرده است، کار خود را به عنوان نمادی از دموکراسی آغاز کرد و با غلبه بر حکومت نظامی دوران جدیدی از امید را آغاز کرد.

او در ابتدا به عنوان یک مسلمان سکولار که ثبات و اصلاحات اقتصادی را در بنگلادش به ارمغان آورد و میلیون ها نفر را از فقر نجات داد، مورد استقبال قرار گرفت.

اما هنگامی که دوره طولانی مدت او سرانجام در روز دوشنبه به پایان رسید، بیشتر او را به عنوان فردی مستبد به یاد آوردند که با سرکوب مخالفان به دنبال تقویت اقتدار خود بود.

«این یک دیکتاتوری بود که 15 سال طول کشید، هیچ کس نمی توانست نظر خود را بیان کند، مردم را به خاطر ابراز عقایدشان به زندان انداختند، نقض فاحش حقوق بشر بود، مردم ناپدید شدند. اسلام می‌گوید این که دارد تمام می‌شود، دلیل پر بودن خیابان‌ها است.

امید و هیبت

در حالی که بنگلادشی ها منتظرند تا ببینند خلاء خروج خانم حسینا چگونه پر می شود، هم امید و هم نگرانی وجود دارد.

«مردم از رفتن دیکتاتور خوشحال هستند، اما عدم اطمینان وجود دارد [over] اویروپ سرکار که در بانک جهانی در داکا کار می‌کند، به بی‌بی‌سی گفت که چه اتفاقی می‌افتد… وضعیت نظم و قانون مردم را مضطرب می‌کند.

سایم فاروق، کارآفرینی که یک شرکت هوش مصنوعی را در شهر اداره می‌کند، می‌گوید اولین چیزی که باید رخ دهد پایان دادن به سرقت و خشونت است.

ما در چند روز آینده زمانی که دولت موقت تشکیل شود و ارتش شروع به کنترل اوضاع کند، هوشیار خواهیم بود.

نیاز به آرامش و صلح در خیابان ها نیز پیامی از بالا به پایین از سوی برخی از دانشجویانی بود که جنبش اعتراضی را در ماه ژوئیه آغاز کردند و رهبران واقعی آن شدند.

آصف محمود، یکی از چهره های پیشرو در تظاهرات، روز سه شنبه در پیامی به ده ها هزار دنبال کننده خود در شبکه های اجتماعی نوشت: دفاع از آزادی سخت تر از پیروزی است.

Sazid Islam دانش آموز-تظاهرات کننده Sazid Islam، 22 سالهاسلام سازندگی

سازید اسلام از ابتدای ماه گذشته در اعتراضات دانشجویی شرکت می کند

و دانش آموز دیگری که هفته ها راهپیمایی کرده است – سایزید اسلام 22 ساله – به بی بی سی گفت که در حالی که این احساس وجود دارد که “آزادی بیان” در بنگلادش برقرار شده است، بسیاری از کسانی که در خط مقدم بودند می دانستند که وضعیت همچنان باقی است. شکننده .

اکنون می ترسم که از آنجایی که ما به طور ناگهانی به حقوق سیاسی خود دست یافتیم، اگر وضعیت بدتر شود، ممکن است دوباره با سرکوب مواجه شویم. به خصوص اگر نتوانیم از ارزش های انقلاب دفاع کنیم.»

اینکه آیا مردم عادی بنگلادشی با اتحاد و کنار گذاشتن اختلافات مذهبی و سیاسی قدیمی این لحظه را ملاقات خواهند کرد نیز موضوع گفتگو است.

«اگر بتوان آن را انقلاب نامید. حالا سوال این است که چقدر سریع می توانید آن را مدیریت کنید؟” سومون رحمان، استاد روزنامه نگاری در دانشگاه هنرهای لیبرال در بنگلادش، در این باره به بی بی سی گفت.

من بسیار نزدیک به اقامتگاه نخست وزیر زندگی می کنم و فرزندانم را به آنجا آوردم تا ببینم چه خبر است. وندالیسم زیاد بود.»

خانه پروفسور رحمان در منطقه دهمندی در فاصله کوتاهی از محل اقامت بنیانگذار کشور، پدر نخست وزیر مخلوع شیخ مجیب الرحمن است که به موزه تبدیل شده است. در جریان اعتراضات روز دوشنبه به آتش کشیده شد.

معترضان آن را به طور کامل سوزاندند. من همچنین عکس های زیادی از خانه سوخته را دیده ام که در فیس بوک به اشتراک گذاشته شده است. پروفسور رحمان گفت این خرابکاری در اواخر شب اتفاق افتاد.

همچنین گزارش‌هایی مبنی بر حمله به اقلیت‌های مذهبی گزارش شده است، اما اکنون مشخص نیست که آیا آنها به دلیل اقلیت بودن مورد حمله قرار گرفته‌اند یا به دلیل اینکه از حامیان آن‌ها هستند. [Ms Hasina’s] لیگ عوامی.

«اگر به تاریخ بنگلادش نگاه کنید… وقتی انقلاب شود، ضد انقلاب، کودتا، ضدکودتا خواهد بود. اگر واقعاً می‌خواهید سیستم را اصلاح کنید، این یک کار بزرگ است و نمی‌توانید فوراً دستگاه را حذف کنید زیرا کشور به‌تازگی فرو می‌پاشد.»

سمیعول هاک، مشاور استراتژیک در داکا، می‌گوید که بسیاری از همکارانش مایلند سبک کاملاً جدیدی از سیاست را در بنگلادش ببینند که «از پایه» ساخته شود.

این جوان 32 ساله با اشاره به احزاب اپوزیسیون این کشور توضیح می دهد: «جوانان معتقدند که حزب ملی گرای بنگلادش و جماعت اسلامی نباید بازگشتی داشته باشد.

زمانی که نخبگان سیاسی و اقتصادی خود را تابع دولت کرده اند، نابرابری در بنگلادش بسیار افزایش یافته است. آنها به قدری سود بردند که آنچه ما دیدیم یک جنبش طبقاتی بود – این جنبش توسط دانشجویان شروع شد، اما حتی ریکشا کش ها و مردم عادی به آن پیوستند. همه ما احساس کردیم که کافی است.»

رویترز مردم غنایم را از گنابهابان، اقامتگاه نخست وزیر حمل می کنندرویترز

در داکا، بیش از 100 نفر در غارت و شورش روز دوشنبه در پایتخت کشته شدند

با این حال، برای برخی در کشور، فوری ترین نگرانی امنیت است.

یک کارگر هندی در یک کارخانه پوشاک بنگلادشی در داکا به بی‌بی‌سی گفت که نگران است خانواده‌اش که بخشی از اقلیت هندو بنگلادش هستند، به دلیل اتحاد نزدیک نخست‌وزیر نارندرا مودی با دولت خانم حسینا هدف قرار بگیرند.

من در مورد حملات به برخی از سایت های هندو شنیده ام، اما مطمئن نیستم که آیا این درست است. اما منطقه من ساکت است. بسیاری از همسایگان مسلمان به ما از امنیت ما اطمینان دادند.”

“امیدوارم هر چه زودتر با خانواده ام بیرون بیایم. اما امیدوارم برگردم – زندگی من اینجاست. حرفه من اینجاست بنگلادش همه چیز را به من داد.”

اما آقای عارفین امیدوار است که بهترین فرشتگان کشور در چند روز و هفته آینده پیروز شوند.

از این به بعد، ما آن را بنگلادش 2.0 می نامیم و می خواهیم کشوری متنوع و عاری از فساد داشته باشیم که در آن همه بتوانند آزادی بیان داشته باشند و هیچ کس از بلند کردن صدای خود هراسی نداشته باشد.”

و آقای فاروق می گوید که او معتقد است تظاهرات – که بسیاری را در کشور 170 میلیونی متحد کرده است – اختلافات را از بین می برد، نه عمیق تر کردن آنها.

“این به عنوان یک جنبش ضد تبعیض آغاز شد و این تبعیض فقط در محل کار نیست، بلکه در همه جای بنگلادش وجود دارد – حملات به اقلیت ها، نیروهای بنیادگرا. اگر نمی خواهیم به یک کشور شکست خورده تبدیل شویم، باید آنها را نیز کنترل کنیم.”

دیدگاهتان را بنویسید