جدیدترین ترسناک “عقل سلیم همراه با تعلیق” را ترک می کند


پارامونت پیکچرز (نویسنده: پارامونت پیکچرز)پارامونت پیکچرز

آخرین فیلم، یک مکان آرام، یک داستان احساسی “به زیبایی تحقق یافته” است، اما از نظر تنش با فیلم های قبلی خود مطابقت ندارد.

حتی قبل از اینکه این موجودات جویای سر و صدا به نیویورک بیایند و شهر را به آوار تبدیل کنند، سمیرا شخصیت اصلی فیلم است. یک مکان آرام: روز اوللوپیتا نیونگو با فصاحت خاصی بازی می کند، در دردسر است. افشای اطلاعات بیشتر از حد یک اسپویلر است. کافی است بگوییم، او مریض است و دلیل خوبی برای بداخلاقی و افسردگی دارد، وقتی با اکراه موافقت می کند که با وعده تئاتر و پیتزا به یک سفر گروهی به نیویورک برود.

حالت عاطفی او نیروی محرکه این پیش درآمد است مکان ساکت (2018) و ادامه آن، هر دو فیلم پرفروش به نویسندگی و کارگردانی جان کرازینسکی. بیگانگان به همان اندازه غول پیکر، موجودات قهوه ای رنگ تیره عنکبوت مانند، کور اما حساس به سر و صدا، وجود دارند که هر انسانی را که کوچکترین صدایی از خود دربیاورد، هجوم آورده و نابود می کنند. اما به جای مزرعه خانوادگی بوکولیک و شهر کوچک فیلم های اول، پیش درآمد اولین حمله به مکانی را به ما نشان می دهد که مکانی خنده دار به نظر می رسد، اما اینطور نیست: فقط تلاش برای یافتن آرامش در نیویورک.

تفاوت عمده دیگر این است که این قسمت توسط مایکل سارنوسکی با داستانی نوشته او و کرازینسکی کارگردانی شده است. این تنها دومین ویژگی سارنوسکی است. اولین فیلم او، خوک (2021) با بازی نیکلاس کیج در نقش یک شکارچی ترافل، به طرز چشمگیری مطالعه شخصیت را با جنایت آمیخته بود. A Quiet Place: Day One رویکردی مشابه دارد، اما در اینجا ترکیب علمی تخیلی و درام انسانی با موفقیت کمتری ترکیب شده است. سارنوسکی می داند که چگونه صحنه های مبارزه را مدیریت کند و به ویژه با بازیگران خوب است. اما پس از اولین انفجار، به نظر می رسد او علاقه خود را به تنش همه چیز از دست می دهد.

داستان احساسی که در آن سمیرا و دانشجوی جوان ترسیده حقوق، اریک (جوزف کوین) در حالی که تلاش می‌کنند زنده بمانند، با هم دوستی تاثیرگذاری برقرار می‌کنند. به لطف اجراهای جذاب Nyong'o و Quinn، روز اول هرگز کسل کننده نیست. اما دو مهمانی کرازینسکی نقطه بالایی را تعیین کردند. آن‌ها بی‌نهایت پرتنش هستند و با آرزوی ناامیدانه والدین (کرازینسکی و امیلی بلانت) برای محافظت از فرزندانشان غنی هستند. روز اول مفهوم سری را به روز می کند، اما کوچکترین از این سه است.

سمیرا در حال حاضر خسته به نظر می رسد که با اتوبوس گروه به نیویورک می رسد، ژاکت جین سایز بزرگ به تن دارد و گربه اش فرودو را در آغوش گرفته است. وقتی که تجربه تئاترش تبدیل به یک نمایش عروسکی کوچک می شود، خوشحال نیست. در نقش‌های کوچک، الکس وولف نقش رهبر گروه روبن را بازی می‌کند و جیمون هونسو نقش هنری، یکی از تماشاگران تئاتر و تنها شخصیت تکراری فیلم‌های قبلی را بازی می‌کند. در A Quiet Place Part II، او یکی از بازماندگانی است که نیویورک را با یک قایق ترک کرد و در جزیره ای فرود آمد.

کارگردان: مایکل سارنوسکی

بازیگران: لوپیتا نیونگو، جوزف کوئین، الکس ولف، جیمون هونسو

به زودی رگه های سفید جت در سراسر آسمان ظاهر می شود و انفجارها در خیابان ها را تکان می دهند. موجودات به زمین سقوط می کنند. اتوبوس سمیرا منفجر می شود، اما او به طرز معجزه آسایی فرار می کند، پوشیده از خاکستر خاکستری. بازی سارنوسکی در این مجموعه اولیه در بهترین حالت خود قرار دارد که ما را در مرکز سرگردانی سمیرا قرار می دهد. او به دور خود می چرخد ​​و قادر به دیدن خاکستری نیست که هوا را پر می کند. دوربین به ما این امکان را می دهد که وحشت او را حس کنیم و نگاه گشاد شده Nyong'o وحشت او را منتقل می کند. خیابان های نیویورک در واقع در یک استودیو خارج از لندن فیلمبرداری شده اند، اما این مهم نیست زیرا منظره ویران شده غیرقابل تشخیص می شود.

در حالی که هوا به معنای واقعی کلمه صاف می شود و مردم به نوعی یاد گرفته اند که ساکت بمانند یا کشته شوند، سمیرا به روبن می گوید که او هنوز رفتن برای پیتزا در مکان مورد علاقه خود در هارلم. اینجاست که فیلمنامه به نفع خودش خیلی پیچیده می شود. با نگاه کردن به ویرانی، هر فرد عاقلی متوجه می شود که دیگر هیچ کس در هیچ کجا پیتزای داغ و تازه سرو نمی کند.

فیلم تا آنجا پیش می‌رود که می‌گوید پیاده‌روی پیشنهادی او از محله چینی‌ها به هارلم، سفری سخت تقریباً درازای منهتن است. معلوم می‌شود که برای همه این‌ها توضیح تکان‌دهنده‌ای وجود دارد، اما آنقدر دیر می‌آید که بیشتر فیلم را به این فکر می‌کنید که آیا نقشه او حماقت محض است.

فرودو همیشه می تواند سمیرا را پیدا کند، حتی در هرج و مرج یک نیویورک ویران، و احتمالاً ساکت ترین گربه است.

همانطور که سمیرا به سمت شمال می رود، جمعی از مردم به سمت جنوب به سمت آب، قایق و ایمنی حرکت می کنند زیرا موجودات نمی توانند شنا کنند. در حالی که برخلاف جریان عابران پیاده راه می‌رود، به زمین پرتاب می‌شود و تقریباً له می‌شود، اما در راه مبارزه می‌کند و به زودی با اریک ملاقات می‌کند که از متروی سیل‌زده بیرون آمده و متوجه او می‌شود. او در نیویورک تنهاست و اصرار دارد که به او بپیوندد.

دوستی در حال توسعه آنها، نه عاشقانه، بلکه مملو از سخاوت از هر دو طرف، از فیلم پیشی می گیرد. آنها برای شب در آپارتمان خالی و قدیمی پدرش توقف می کنند، جایی که یک رعد و برق بلند راحت به آنها اجازه می دهد تا زمزمه کنند و داستان های خود را توضیح دهند. کوین بسیار رانده است و اریک از یک ترسناک به نیرویی تبدیل می شود که برای کمک به سمیرا باید باشد. این موجودات هنوز آنجا هستند، با گنگ‌هایی که باز می‌شوند و تبدیل به چنگال‌های لاله‌ای شکل پر از دندان‌های تیز می‌شوند، اما سرعت فیلم کند شده است و حتی زمانی که باید تهدیدآمیز به نظر نمی‌رسند.

بخش پایانی دوست داشتنی و آرام به وضوح نشان می دهد که سارنوسکی همیشه بر غم و اندوه و زندگی متمرکز بوده است نه هیولاها. این مضامین و پایان تاثیرگذار هستند، اما به نظر می رسد که تا آن زمان فیلم عقل سلیم را همراه با تعلیق ترک کرده است. به نوعی، فرودو همیشه می تواند سمیرا را پیدا کند، حتی در هرج و مرج یک نیویورک ویران، و احتمالاً ساکت ترین گربه تاریخ است، بدون حتی یک خرخر یا میو خطرناک. یادداشتی که در جیب گذاشته می شود، می تواند زیر آب زنده بماند و کاملاً خوانا می شود. معقول بودن هرگز در داستان های علمی تخیلی اولویت نیست، اما در فیلم های کرازینسکی در یک مکان آرام، هر قدم به نظر نقشه ای مبتکرانه برای گول زدن موجودات بود. در یک سفر احساسی، روز اول لحظات خود را دارد. برای یک فیلم به ظاهر ترسناک کمی شلخته است.

A Quiet Place: Day One در 28 ژوئن منتشر می شود.

دیدگاهتان را بنویسید