چگونه لباسهای بازیافتی ساخته شده از پارچههای پاره شده، نمادی از نبوغ چیزی است که احتمالاً یکی از اولین تمدنهای زیستمحیطی در مقیاس بزرگ جهان بوده است.
تصور کنید روی پل چوبی قدیمی نیهونباشی در مرکز تجاری ادو، شهر باستانی ژاپن که اکنون به نام توکیو شناخته می شود، ایستاده اید. این در حدود سال 1750 در دوره ادو است، دوره ای از 1603 تا 1868 که توسط شوگان توکوگاوا.
شما در میان شلوغی مردم محلی پرحرفی که چترها را میچرخانند، فروشندگان غذاهای دریایی که با عجله از پل عبور میکنند و سبدهای پر روی شانههای خود را متعادل میکنند، و کارگرانی که برنج و پارچه را به سمت غرفههای بازار در دو طرف رودخانه حمل میکنند، احاطه شدهاید. بوی بازار ماهی معروف Nihonbashi Uogashi – در فضا می پیچد.
این شهر بزرگ با جمعیتی نزدیک به یک میلیون نفر است – بسیار بزرگتر از لندن یا پاریس در آن زمان. متوجه خواهید شد که تقریباً همه چیز از چوب ساخته شده است – خانه ها، گاری ها، خود پل. اما چیزی که کمتر آشکار است این است که شما به آنچه ممکن است یکی از اولین تمدن های زیست محیطی در مقیاس بزرگ جهان باشد نگاه می کنید.
ژاپن باستان، من در کتاب جدیدم بحث می کنم تاریخچه برای فردا، الهام بخش ایجاد جامعه عمیقا پایداری است که امروز به شدت به آن نیاز داریم. ردپای مادی بشر تقریباً دو برابر آن چیزی است که سیاره می تواند با خیال راحت حفظ کند: ما تقریباً از منابعی استفاده می کنیم دو سیاره زمین هر سال فقط به کوه های زباله های الکترونیکی، از بین رفتن تنوع زیستی، اقیانوس های آلوده به میکروپلاستیک ها، پاکسازی جنگل ها برای چرای گاوهای مورد نیاز برای رفع گرسنگی سیری ناپذیر ما برای گوشت فکر کنید. علاوه بر این، بسیاری از این بیش از حد زیست محیطی توسط مصرف کنندگان کشورهای ثروتمند هدایت می شود. ثروتمندان دنیا را می بلعند.
ادو متفاوت بود. تا حدی به دلیل سیاست دولت مبنی بر عدم تجارت با کشورهای خارجی، کمبود منابع کلیدی مانند پنبه و الوار وجود داشت. در نتیجه، ادو به شهری بدون زباله تبدیل شد. تقریباً همه چیز مورد استفاده مجدد قرار گرفت، تعمیر شد، تغییر کاربری داده شد یا در مورد دوم بازیافت شد – چیزی که امروز آن را اقتصاد چرخه می نامیم. مورخ توسعه پایدار می گوید که اقتصاد اد «به عنوان یک سیستم بسته بسیار کارآمد عمل می کند». ایسوکه ایشیکاوا.
سنتی یوکاتا – یک کیمونوی تابستانی پنبهای ساده – تا زمانی که پارچه شروع به فرسودگی کرد، استفاده میشد و در آن زمان به اندازهای نرم شد که به لباس خواب تبدیل شد. مرحله بعدی زندگی آن بریده شدن به پوشک هایی بود که می توانستند بارها و بارها شسته شوند، پس از آن می توانست به یک پارچه کف پوش تبدیل شود تا در نهایت به عنوان سوخت سوزانده شود.
پنبه آنقدر ارزشمند بود که سنت تکه دوزی ظاهر شد بور – به معنای واقعی کلمه “پارچه ژنده پوش” – در بخش هایی از ژاپن توسعه یافت، زمانی که دهقانان فقیر تکه های پارچه های دور ریخته شده را جمع آوری کردند و آنها را به کت و لباس های دیگر دوختند که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شد.
بیش از 1000 کسب و کار نوسازی و بازیافت در ادو وجود داشت. همه چیز بود برای استفاده مجدد جمع آوری شده است – قطرات موم از شمع ها ریخته شد، گلدان های فلزی قدیمی ذوب شدند، موی انسان به سازندگان کلاه گیس فروخته شد. طراحی مدولار خانه به این معنی است که تخته های کف را می توان به راحتی جدا کرد، برنامه ریزی کرد و در ساختمان های جدید استفاده مجدد کرد. سامورایی ها از روی کینه، چترها را تعمیر کردند. کاه باقی مانده از کشت برنج برای ساخت صندل و طناب، پیچیدن وسایل منزل و در نهایت به عنوان کود و سوخت استفاده می شد.
بازیافت کاغذ صنعت بزرگی بود – آنها حتی کاغذ توالت مستعمل را که از الیاف پوست سخت ساخته شده بود بازیافت کردند. شما به کشاورزان پولی ندادید تا زباله های انسانی را حمل کنند – آنها به شما پول دادند و سپس آن محموله گرانبها را به عنوان کود کشاورزی فروختند.
این فرهنگ تاب آوری عمیق تقویت شده است مقررات سختگیرانه مبارزه با کمبود چوب اقتصاد ژاپن به همان اندازه که ما امروز به سوخت های فسیلی وابسته هستیم به چوب وابسته بود. هنگامی که شوگان های توکوگاوا به قدرت رسیدند، با کمبود شدید این منبع حیاتی مواجه شدند: جنگل های باستانی آنقدر به شدت تهی شدند – تا حدی به دلیل رشد جمعیت – که خطر واقعی سقوط اقتصادی وجود داشت.
برای جلوگیری از این سرنوشت، رژیم ممنوعیت هایی را برای جنگل زدایی اعمال کرد، از جمله محدودیت هایی در قطع درختان با اندازه ها و گونه های خاص به منظور امکان احیای جنگل ها. جریمه ها قابل توجه بود و در برخی مناطق، زیر پا گذاشتن قوانین مجازات اعدام داشت. آنها همچنین یک سیستم گسترده جیره بندی الوار برای ساخت خانه ها و دیگر ساختمان های جدید معرفی کردند. قوانین ارتباط نزدیکی با موقعیت داشتند: افراد بالاتر در سلسله مراتب اجتماعی، مانند سامورایی ها و لردها، مجاز بودند از چوب کمیاب بیشتر استفاده کنند و خانه های بزرگتر بسازند، اما با محدودیت هایی نیز مواجه بودند.
علاوه بر این، توکوگاوا یکی از گستردهترین برنامههای جنگلکاری مزرعهای را که جهان تاکنون دیده است، آغاز کرد. به روستاییان برای کاشت درختان جدید پرداخت نقدی پیشنهاد شد و قوانین جدیدی برای ترویج اجاره جنگل وضع شد، جایی که روستایی یک قطعه زمین را کاشت و الوار را از قبل به یک تاجر میفروخت، سپس پس از چند دهه پس از برداشت درختان، زمین را دوباره کاشت و اجاره میداد. در طول یک قرن، از حدود سال 1750، دهها میلیون درخت کاشته شد و این منظره را جنگلکاری کرد.
این ترکیب بازیافت پایدار و بازیابی منابع جوهره چیزی بود که “ادونومیاین نه تنها از کمبود منابع و تمایل توکوگاوا برای حفظ کشور برای فرزندانش، بلکه از ایده آل ناشی می شود. موتاینه – اصل کفایت برای اسراف نکردن و داشتن «فقط».
اقتصاد دایره ای عمومی
دوره ادو یکی از بهترین نمونههای تاریخی از این است که یک اقتصاد احیاکننده در مقیاس بزرگ که در محدودههای ایمن زیستمحیطی کار میکند چگونه ممکن است به نظر برسد (سایر موارد دیگری مانند “اقتصاد دایره ای اجدادی” هاوایی پیش از استعمار). بوم شناس می نویسد و همینطور هم شد ایچیرو اوچیای“مدلی از سفینه فضایی زمین” که “هر اقدام ممکن را برای رعایت اصول صفر زباله و انتشار صفر، مدتها قبل از ارزش گذاری چنین اصطلاحاتی انجام داد.”
مهم است که بدانیم ژاپن باستان یک مدینه فاضله نبود: این یک جامعه فئودالی بود که توسط یک دیکتاتوری نظامی اداره می شد که در آن ظلم مردسالارانه به زنان امری عادی بود. اما به همان اندازه شایان ذکر است که اقتصاد کم ردپای ادو تقریباً برای دو قرن دوام آورد و به دوران فوقالعادهای از شکوفایی فرهنگی منجر شد.
شعر باشو، آثار هیروشیگه، و فرهنگ شکوفایی تئاتر خیابانی، کشتی سومو را به وجود آورد. سرامیک، خوشنویسی و گل آرایی. اگر روزی شنیدید که کسی ادعا می کند که زندگی زیست محیطی همه ما را مجبور می کند که یک زندگی ابتدایی داشته باشیم و در غارها زندگی کنیم، فقط درباره اد به او بگویید.
اما برای ایجاد یک Edo 2.0 که با واقعیت های زیست محیطی قرن بیست و یکم مطابقت داشته باشد، چه چیزی لازم است؟ چه بینش هایی می توانیم از گذشته بگیریم؟
یکی از درسها این است که ما میتوانیم از اد در تلاش برای ایجاد اقتصاد دایرهای بدون زباله پیروی کنیم. ما میتوانیم سیستم صنعتی خطی قدیمی «گرفتن، ساختن، استفاده کردن، از دست دادن» را «ویرایش» کنیم و آن را با سیستمهای چرخهای جایگزین کنیم که در آن مواد بارها و بارها استفاده میشوند. معمول آیفون شامل دو سوم عناصر جدول تناوبی است و تنها پس از چهار سال دور ریخته می شود. درعوض، تلفنها را میتوان از طیف وسیعی از مدلهای پایدار و مشابه ساخت فیرفون هلندیکه از پلاستیک و مس بازیافتی استفاده می کند و امکان استفاده از تمام اجزاء – از صفحه نمایش گرفته تا باتری – را می دهد. آسان برای تعمیر یا توسط مالک جایگزین شود.
اگر کسبوکارها یک پنجره نظارتی پنج ساله داشته باشند، زمان خواهند داشت تا خود را با قوانین جدید وفق دهند، همانطور که در حال حاضر برای ممنوعیت خودروهای سوخت فسیلی در خیابانهای شهرهایی مانند پاریس انجام میدهند. اتحادیه اروپا با قوانین جدید “حق تعمیر” پیشرو است. فقط 7.2 درصد اقتصاد جهانی اکنون دایره ای است. اگر ما امیدواریم که این موضوع را به سطح Edo برسانیم، شرکت هایی مانند اپل، سامسونگ و تسلا باید از نظر قانونی ملزم شوند تا بازی دایره ای خود را ارتقا دهند.
درس دوم این است که کاهش تقاضای مصرفکننده را تا سطوح پایدار، بهویژه در کشورهای ثروتمند، به تبعیت از مثال اد از جیرهبندی در نظر بگیریم – در مورد ما برای مقصران اصلی محیطزیست مانند کربن و گوشت قرمز. جیرهبندی اغلب تصاویری از ریاضتهای تیره و تار در زمان جنگ را تداعی میکند یا تصوراتی از یک دولت زورگو که آزادیهای ما را سلب میکند – اما جنبش فزایندهای از سیاستمداران و اندیشکدهها در سراسر جهان وجود دارد که جیرهبندی را پاسخی مناسب – حتی ضروری – به وضعیت اضطراری زیستمحیطی جهانی میدانند. ، مشروط بر اینکه عادلانه انجام شود و به نفع افراد مرفه نباشد.
این اقتصاددان فرانسوی می نویسد: «توسعه سیستمی از کارت های کربن فردی». توماس پیکتی، “مطمئناً بخشی از ابزارهای نهادی ضروری برای حل مشکل آب و هوا خواهد بود.” دیگران نام جیره بندی را به “کمک هزینه کربن شخصی“.
اگر شوگان های توکوگاوا امروز وجود داشتند، ممکن بود جیره بندی را به عنوان یک اقدام اضطراری برای سیاره ای در خطر معرفی کنند. در این «سال انتخاباتی» که نیمی از جمعیت جهان به پای صندوقهای رأی میروند، دولت تازه انتخاب شده شاید عاقلانه باشد که برای الهام گرفتن و راهنمایی به تاریخ ژاپن روی آورد. طبق یک ضرب المثل مائوری، بگذارید پیشرفت به تعویق بیفتد – “با چشم دوخته به گذشته به آینده برمی گردم.”